English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gravitational waves U امواج گرانشی
gravitational waves U امواج جاذبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gravitational U گرانشی
gravitational constant U ثابت گرانش
gravitational collapse U رمبیدن
gravitational collapse U فرو ریزش گرانشی
gravitational attraction U گرانش
gravitational force U نیروی جاذبه
gravitational constant U ثابت جاذبه
gravitational attraction U جاذبه گرانشی
gravitational potential U پتانسیل گرانشی
gravitational mass U جرم گرانشی
gravitational force U نیروی گرانشی
gravitational field U میدان گرانش
gravitational energy U انرژی گرانشی
gravitational potential energy U انرژی پتانسیل گرانشی پتانسیل گرانشی
waves U موج زدن
new waves U نیوویو
waves U خیزاب
waves U فر موی سر دست تکان دادن
waves U موجی بودن موج زدن
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U هیجان
waves U موج رادیویی
waves U موج
gravity waves U امواج ثقلی
crashing waves U امواج خروشان
train of waves U قطار موج
thermal waves U امواج گرمایی
the waves of the sea U خیزابهای دریا
the waves of the sea U امواج دریا
radio waves U امواج رادیویی
metric waves U موجهای متری
incoherent waves U امواج همدوس
hertzian waves U امواج هرتز
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
ground waves U امواج زمینی
make waves <idiom> U ایجاد دردسر
tidal waves U امواج جزرومدی
shock waves U موج ضربهای
shock waves U موج ضربه
shock waves U موج ضربت
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sound waves U صوت
assault waves U موجهای هجوم
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
tidal waves U موجهای پس از زمین لرزه
sound waves U موج صوتی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
bed waves U موج بستر
brain waves U امواج مغزی
deep water waves U موجهای زیرابی
The infantry attacked in waves . U پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
visualization of seismic waves U تجسمارتعاشاتزمینلرزه
transcription of seismic waves U آوانویسیارتعاشزمینی
detection of seismic waves U ردیابامواجمرتعش
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
amplification of seismic waves U تقویتکنندهامواجمتزلزل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com