Perdic | graving dock | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 48 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	graving dock U	حوضچه تعمیرکشتی
	graving dock U	حوض در دار
	graving dock U	اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	graving U	کنده کاری
	graving tool U	قلم حکاکی
	dock U	اسکله
	dock U	جایگاه متهم در دادگاه
	dock U	سرسره
	dock U	لنگرگاه
	dock U	بریدن کوتاه کردن
	dock U	جاخالی کردن موقوف کردن
	dock U	حوضچه تعمیر ناو
	dock U	جای محکوم یازندانی در محکمه
	dock U	حوض تعمیرات
	dock U	تعمیرگاه کشتی
	dock U	بارانداز
	floating dock U	حوض شناور
	floating dock U	حوضچه شناور تعمیر کشتی
	elf dock U	شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
	sour dock U	ترشک
	sill of a dock U	ستون مدخل حوض دریایی
	To dock . To berth. U	پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
	loading dock U	بارگیریبارانداز
	dock workers U	رجوع شود به longshoreman
	dock worker U	رجوع شود به longshoreman
	wet dock U	basin
	dock trials U	ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
	sill of a dock U	سد حوض دریایی
	elf dock U	زنجبیل شامی
	dock yard U	محوطه لنگرگاه
	dock yard U	محوطه بارانداز
	dry dock U	محل تعمیر کشتی
	dry dock U	حوض خشک
	dry dock U	استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
	dove dock U	حشیشه السعال
	dock charges U	هزینههای حوض dock-dues : syn
	dock dues U	هزینههای لنگرگاه
	dry dock U	کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
	dock master U	راهنمای حوض
	dock receipt U	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
	dock receipt U	رسید لنگرگاه
	dock receipt U	رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
	dock warrant U	رسید لنگرگاه
	dock warrant U	رسید انبار بارانداز
	dock warrant U	سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
	amphibious transport dock U	ناو حمل و نقل اب خاکی
	amphibious transport dock U	ناومخصوص ترابری اب خاکی
	landing ship dock U	اسکله فرود اب خاکی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy