Perdic | go jump in a lake | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 140 (8 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	go jump in a lake <idiom> U	رفتن وآزار نرساندن به کسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	Let him go jump in the lake . He can go and drown himself . U	بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
Other Matches

	lake U	لاک رنگی
	lake U	برکه
	lake U	استخر
	lake U	دریاچه
	artificial lake U	دریاچه مصنوعی
	the transit of a lake U	عبورازیک دریاچه
	lake dwelling U	اب سرا
	salt lake U	دریاچه شور
	lake rampart U	اب باره
	lake dweller U	اب نشین
	trinidad lake asphalt U	قیر دریاچه ترینیداد
	jump off U	پرش
	to jump up at somebody U	به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
	jump U	ترقی
	jump off U	اغاز
	jump off U	شروع بحمله
	jump off U	شروع حمله
	jump U	جستن
	to jump on somebody U	به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
	jump on someone <idiom> U
	jump off U	اغاز حمله
	jump at <idiom> U
	jump all over someone <idiom> U
	jump U	پرش
	jump U	خیز زدن
	jump U	جوردرامدن
	jump U	وفق دادن
	jump U	تغییرمسیر دادن و منحرف شدن
	jump U	پراندن جهاندن
	jump U	خیز زاویه پرش لوله توپ
	jump U	جهش افزایش ناگهانی
	jump U	پریدن
	jump U	جهش
	jump U	جهت
	jump U	حمله شمشیرباز با پرش به هوا
	jump U	پریدن با چتر پرش اسب از مانع
	jump U	پرش به هوا با هر دوپا
	jump U	جهیدن
	strong jump U	جهش ابی شدید
	two state jump U	جهش دو حالتی
	unconditional jump U	جهش غیر شرطی
	velocity jump U	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
	subroutine jump U	جهش زیرروال
	step jump U	پرش و برگشت روی همان پا
	stag jump U	پرش با پاهای باز در هوا
	squat jump U	کلاغ پر
	split jump U	پرش روسی
	split jump U	پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
	scissors jump U	پرش قیچی در اسکیت
	loop jump U	پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
	waltz jump U	پرش والس
	water jump U	مانع ابی
	water jump U	چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
	jump down someone's throat <idiom> U
	jump on the bandwagon <idiom>	[پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
	jump out of one's skin <idiom> U
	jump the gun <idiom> U
	jump through a hoop <idiom> U
	jump to conclusions <idiom> U
	to jump at something [colloquial] U	به چیزی واکنش نشان دادن
	to line-jump U	داخل صف زدن
	jump bail <idiom> U
	To jump the queue. U	خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
	jump suit U	روپوش
	jump suit U	لباس خانه و استراحت
	jump suits U	روپوش
	jump suits U	لباس خانه و استراحت
	jump ski U	پرشاسکی
	jump jet U	جتیکهمیتواندعمودیپروازکند
	jump leads U	باتریبهباتریکردنبرایروشنکردنماشین
	To jump . To be startled. U	ازجا پریدن
	To jump across the stream. U	ازروی نهر آب پریدن
	To jump up . To be startled. U	از جاپریدن
	jump-start U	شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
	combat jump U	پرش رزمی
	combat jump U	پرش با چتر درمنطقه دشمن
	conditional jump U	جهش شرطی
	electron jump U	پرش الکترون
	hydraulic jump U	جهش هیدرولیکی
	hydraulic jump U	جهش هیدرولیک
	hydraulic jump U	پرش هیدرولیک
	johnny jump up U	گل بنفشه امریکایی
	counter jump U	پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
	jump altitude U	ارتفاع پرش
	jump altitude U	ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
	jump ball U	جمپبال
	jump joint U	اتصال لب به لب
	broad jump U	پرش طول
	arabian jump U	نیم پشتک
	jump-started U	شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
	jump-starting U	شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
	jump-starts U	شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
	triple jump U	پرش سه گام
	high jump U	پرش ارتفاع
	long jump U	پرش طول
	ski jump U	پرش با اسکی
	angle of jump U	زاویه پرش لوله توپ
	jump start U	شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
	angle of jump U	زاویه پرش
	jump ball U	توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
	jump fishing U	ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
	jump seat U	صندلی تا شو
	jump spin U	چرخش با اغاز پرش بهوا
	jump pass U	پاس در حال پرش
	jump racing U	مسابقه پرش از مانع
	jump speed U	سرعت پرش
	jump rider U	سوارکار در پرش
	jump speed U	سرعت مناسب برای پرش باچتر
	jump set U	پاس پرشی
	jump spark U	جرقه جهنده
	jump stop U	توقف ناگهانی با پرش بهواوچرخش
	jump the gum U	خطا در اغاز پرش
	jump shooter U	شوت جفت زن
	jump instruction U	موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
	jump instruction U	موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
	jump instruction U	پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
	jump instruction U	دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
	jump instruction U	دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
	jump turn U	تغییر جهت و پیچ در پرش
	jump instruction U	هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
	jump kick U	شوت درحال پرش
	jump line U	سطر پرش
	jump into the lion's mouth <idiom> U	خود را توی دهان افعی انداختن
	jump spark ignition U	احتراق با جرقه جهنده
	jump spark distributor U	دلکو با جرقه جهنده
	to queue-jump [British E] U	داخل صف زدن
	standing broad jump U	پرش طول بدون دورخیز
	To jump down someones throat. U	به کسی توپ وتشر زدن
	hop stop and jump U	قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
	turnaround jump shot U	پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
	To jump down somebodys throat. U	ناگهان وسط حرف کسی پریدن
	conditional jump instruction U	دستورالعمل پرش شرطی
	toe loop jump U	پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
	tap loop jump U	پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
	jump height curve U	منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
	to jump-start someone's car U	کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
	standing high jump U	پرش ارتفاع بدون دورخیز
	to jump-start an engine U	موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy