English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
globe daisy U یکجورگل مروارید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
daisy U گل مروارید
daisy U گل افتاب گردان
daisy cutter U اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
as fresh as a daisy <idiom> U مثل یک دسته گل
daisy chain U ارسال یا تغییر دهد
daisy chain U خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain U زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
daisy wheel U عضو چاپ کننده در یک چاپگرچرخ دوار
yellow daisy U گل ژاپونی
yellow daisy U گل پنچ هزاری
ox eye daisy U گل داودی
moon daisy U گل داودی
To be as fresh as a daisy. U تروتازه بودن
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
daisy wheel printer U چاپگر اصلی ضربهای
daisy wheel printer U چاپگرچرخشی
daisy wheel printer U چاپگر چرخ دوار
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
globe U زمین
globe U حباب
globe U گوی
globe U گرد کردن
globe like U گوی مانند دارای گلولههای ریز
globe like U گرد
globe like U کروی
globe U کره
globe U کره خاک
globe U گلوله
globe U کروی کردن
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
star globe U ستاره یاب کروی
opal globe U حباب شیری
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve U شیر سوپاپی
fish globe U شیشه گردبرای نگاه داشتن ماهی
globe amaranth U گل مخمل
globe fish U یکجورماهی که میتواندبادکرده خودراگردسازد
globe lamp U چراغ حباب دار
globe master U نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
globe trotter U جهانگرد
globe trotter U سیاح
globe trotting U جهانگردی
globe valve U سوپاپ کروی
bulb of eye [Globe of eye] [bulbus oculi] U کره چشم [پزشکی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com