English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glacial U یخبندان
glacial U یخچالی
glacial U منجمد
glacial U سرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post glacial U تازه
post glacial U وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
glacial striae U خشهای یخچالی
glacial epoch U عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
glacial drift U مواد یخرفته
glacial deposit U نهشت یخچالی
glacial deposit U رسوب یخچالی
glacial cirque U منبعیخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com