English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Wrap it up in gift paper. U آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Other Matches
wrap up U به نتیجه رسیدن
wrap up U تمام شدن
wrap up U گزارش خلاصه
wrap up U خاتمه یافتن
wrap-around U دورپیچ
wrap-around U قوسدار
wrap-around U منحنی
wrap-around U لنگمانند
wrap U پیچیدن
wrap U قنداق کردن پوشانیدن
wrap U لفافه دار کردن پنهان کردن
wrap U بسته بندی کردن
wrap U پتو
wrap U خفا
wrap U پنهانسازی
wrap up <idiom> U لباس گرم پوشیدن
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
wrap around type U گونه نوشتار محیطی
word wrap U حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
wire wrap U سیم پیچ کردن
word wrap U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wrap around one's finger <idiom> U مثل موم تودستهای شخص است
wrap round engine U موتور توربوجت متشکل ازقسمت مرکزی ان که با کانال رم جت مجزایی احاطه شده است
beam to tighten wrap U پادار
gift U هدیه دادن
gift U دارای استعداد کردن
gift U ره اورد
gift U عین موهوبه
gift U عطیه
gift U هدیه
gift U بخشیدن به
gift U بخشیدن
gift U استعداد پیشکش کردن
gift U هبه کردن
gift U بخشش
gift U پیشکشی
gift U هبه
gift U پیشکش نعمت
This is a gift. این یک هدیه است.
gift U موهبت
gift of the gab <idiom> U درصحبت کردن ماهر بودن
gift-wrapped U کادوپیچیشده
gift of the gab U روانی زبان
gift of the gab U وراجی
gift of the gab U طلاقت لسان پرگویی
gift tax U مالیات بر نقل و انتقال بلاعوض
gift of nature U نعمت طبیعت
deed of gift U هبه نامه
gift tax U مالیات برهبه
charitable gift U صدقه
greek gift U هدیه یونانی
greek gift U قربانی فیل شطرنج درخانه اچ 7
liberal gift U بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
nuptial gift U صداق
nuptial gift U مهریه
gift of nature U هدیه طبیعت
look a gift horse in the mouth <idiom> U شکایت از هدیهای که کامل نیست
Never look a gift horse in the mouth. <proverb> U دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
gift made for a consideration U هبه معوض
Iranians have a gift of tongues. U ایرانیها استعداد زبان دارند
A green leaf is the gift of a dervish . <proverb> U برگ سبزى است تیفه درویش .
Please accept this gift as a mark of my friendship. U لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com