Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gather headway
U
شروع به جلو رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
headway
U
پیش رفتن
headway
U
جلورفتن
headway
U
حرکت به جلو
headway
U
پیش روی ناو
headway
U
جلو روی
headway
U
پیشرفت
train headway
U
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
to make headway
U
پیش رفتن
to make headway
U
پیشرفت کردن
Our affairs make no headway.
U
کارهایمان پیش نمی رود
gather
U
و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
to gather together
U
جمع کردن فراهم اوردن
to gather up
U
گرداوردن
to gather up
U
جمع کردن برچیدن
to gather up
U
جمع اوری کردن اماده کردن
to gather way
U
شروع بحرکت کردن
gather
U
بزرگ شدن
gather
U
جمع شدن
to gather together
U
گرداوردن
gather
U
گرد امدن
gather
U
گرد کردن گرداوری کردن
gather
U
دریافت داده از منابع مختلف
gather
U
نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gather
U
نتیجه گرفتن استباط کردن
gather
U
جمع کردن
wool gather
U
خیالبافی کردن
to gather information
[about; on]
U
جمع آوری کردن اطلاعات
[در مورد]
gather skirt
U
دامنچیندار
wool gather
U
حواس پرت بودن
to gather head
U
قوت گرفتن سرپیداکردن
to gather head
U
نیروگرفتن
gather writer
U
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
gather sternway
U
شروع به عقب رفتن
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
to gather supporters around oneself
U
جمع آوری کردن هواداران به دور خود
scatter read gather write
U
خواندن توزیعی و نوشتن تجمعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com