English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
ganglionic cells U یاختههای گرهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ganglionic U وابسته بغده عصب شبیه به غده عصب
ganglionic U عقدهای
ganglionic cord U طناب گرهی
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cells U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U پیل سلول
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cells U محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cells U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cells U در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cells U سل
cells U خانه
cells U فرف نمونه
cells U پیل
cells U زندان تکی
cells U سلول یکنفری
cells U حفره
cells U سلول
cells U یاخته
cells U خانه جدول
cells U المان
cells U باطری
cells U جزء اصلی باطری
cells U پیل خانه باطری
cells U زندان انفرادی
suporting cells U یاختههای نگاهدارنده یاختههای حمایت کننده
schwann cells U یاختههای شوان
neuroglial cells U یاختههای نوروگلی
hair cells U یاختههای مویی
parallel cells U یاختههای موازی
bipolar cells U یاختههای دو قطبی
accessory cells یاخته های کمکی
solar cells U سلول خورشیدی
blood cells U یاخته خون
blood cells U گویچههای خونی
padded cells U اتاقک نرم پوشدار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com