Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gall apple
U
مازو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
oak apple or gall
U
مازو
Other Matches
gall
U
زهره
gall
U
زخم تاول
gall
U
نقطه ضعف
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall
U
عیب
gall
U
لکه
gall
U
ساییدن پوست بردن از
gall
U
تاول
gall
U
زخم پوست رفتگی ساییدگی
gall
U
تلخی گستاخی
gall
U
زرد اب
gall
U
صفرا
gall bladders
U
کیسهی صفرا
gall bladders
U
زهرهدان
gall bladders
U
زردابدان
wind gall
U
دمل تپق گاه اسب
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
nut gall
U
مازو
gall wasp
U
حشره پرده بال مازو
spur gall
U
زخم مهمیز
gall fly
U
مگس مازو
to dip ones pen in gall
U
تندنوشتن
to gall a person's kibes
U
رنجه کردن
to gall a person's kibes
U
احساسات کسی را
to dip ones pen in gall
U
سخت نوشتن
apple
U
نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
apple
U
میوهء سیب دادن
apple
U
سیب دادن
apple ii
U
اپل دو
apple
U
چیز عزیزو پربها
apple
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple
U
مردمک چشم
apple
سیب
shaped like an apple
U
بشکل سیب
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
sugar apple
سفرجل هندی
thorn apple
U
تاتوره خاردار
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
the pulp of an apple
U
مغز سیب
sugar apple
سیب دارچینی
apple juice
U
آب سیب
Adam's apple
U
سیب آدم
Adam's apple
U
جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
apple dumpling
U
شیرینی پخته شده با سیب درونش
[آشپزی]
eating apple
U
سیب خوردنی
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
to peel an apple
U
پوست سیبی را گرفتن
sugar-apple
U
سیتافال هندی
apple pie
U
پای سیب
polish the apple
<idiom>
U
خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
the apple of one's eye
<idiom>
U
نور چشم
the apple of one's eye
<idiom>
سوگلی بودن
To turn (apple)to someone.
U
به کسی رو آوردن ( متوسل شدن )
toffee apple
U
سیبیکهبالایهسختونازکتافیپوشیدهشدهباشد
a crunchy apple
U
سیبی برشته و ترد
the apple of one's eye
<idiom>
U
عزیز دردانه
pine apple
U
قشطه بمب
apple of the eye
U
چیز پریها
apple of the eye
U
محبوب نوردیده
crab apple
U
سیب صحرایی
apple of the eye
U
مردمک چشم
apple macintosh
U
acintosh
apple core
U
تخمدان سیب
adams apple
U
بر امدگی گلو
Apple Mac
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Key
U
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
adams apple
U
جوزک
apple jack
U
عرق سیب
adams apple
U
سیب حضرت ادم
apple computer
U
کامپیوتر اپل
apple pascal
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
apple peel
U
پوست سیب
pine apple
U
عین الناس
pine apple
U
اناناس
love apple
U
گوجه فرنگی
oak apple
U
مازو
flat apple
U
گوی بولینگ خارج از بازی
fir apple
U
جوزصنوبر
fir apple
U
چلغوزه
egg apple
U
بادنجان
apple works
U
اپل ورکس
apple tree
U
درخت سیب
apple talk
U
اپل تاک
apple share
U
اپل شر
Apple Computer Corporation
U
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
To pick an apple off the tree.
U
سیبی را از درخت کندن
[چیدن]
.
The apple does not fall far from the tree.
<proverb>
U
درست شبیه پدر.
Put the apple in the juicer.
U
سیب را در آب میوه گیر بگزارید.
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست.
[چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
Apple Computer Corporation
U
Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
dutch apple pie
U
پای سیب هلندی
Apple filing protocol
U
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
To eat an apple with the skin.
U
سیب را با پوست خوردن
Apple file exchange
U
برنامه نرم افزاری که روی کامپیوتر Macintosh Apple اجرا میشود و اجازه خواندن دیسک از PC را میدهد
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
apple desktop bus
U
گذر رومیزی اپل
apple desktop bus
U
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
apple ring fender
U
دفرای حلقوی
section of a pome fruit: apple
U
قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
apple beignets
[American English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
Shipshape . In apple pie order.
U
مرتب ومنظم
The rotten apple injures its neigbours.
<proverb>
U
یک سیب فاسد ,سیبهاى اطرافش را خراب مى کند.
A rotten apple in jures its companions.
<proverb>
U
یک سیب گندیده هم جواران خود را لکه دار مى کند.
apple fritters
[British English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
U
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com