English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
full screen U تمام صفحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
full screen editing U ویرایش تمام صفحه
full screen terminal U پایانه تمام صفحه
Other Matches
screen U پرده
screen U escort :syn
screen U نقاب
screen U صفحه
screen U الک پرده چتر
screen U جدار
screen U سد کردن
screen U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen U جدا کردن
screen U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screen U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screen U انتخاب کردن
screen U محافظ
screen U تیغه
screen U اشغالگیر
screen U روی پرده سینمایا تلویزیون نمایش دادن
screen U پرده سینما
screen U صفحه تلویزیون
screen U غربال
screen U دیوار تخته حفاظ
screen U تور سیمی پنجره توری دار
screen U الک کردن غربال کردن
screen U تور سیمی نصب کردن
screen U روی پرده افکندن
screen U صفحه تصویر
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen U پرده پوشش
screen U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
one way screen U اینه یکسویه
to screen [from] U [با پرده] محافظت کردن [از]
screen U پاسیوری کردن
on-screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
side screen U چادر افتاب گیر
brass screen U توری برنجی
screen case U صفحهنمایش
projection screen U صفحهنورافکن
vieming screen U صفحه تلویزیون
screen print U چاپتصویر
screen window U پوششپنجره
flat-screen U تخت
touch screen U صفحه نمایش لمسی
to screen a scene U در روی پرده نشان دادن
tilting screen U صفحه نوسان کننده
TFT screen U روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
bar screen U دریچه مشبک
bar screen U ریچه مشبک
bar screen U غربال
aluminized screen U صفحه تصویر الومینیمی
viewing screen U صفحه تصویر
metallized screen U صفحه تصویر الومینیمی
wind screen U شیشه جلوی اتومبیل
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
fluorescent screen U صفحه فلورسنت
focusing screen U شیشه مات
fluorescent screen U صفحه فلوئورسان
flashback screen U توری مانع شعله
fire screen U پنجره بخاری
On the movie screen. U روی پرده سینما
monitor screen U صفحهنمایشگر
small screen U صفحهتلویزیون
band screen U صافی مخازن
bar screen U سرند
TFT screen U SCREEN TRANSISTOR FILM THIN
light screen U پرده نور
genetic screen U بررسی ژن [پزشکی] [زیست شناسی]
picture screen U صفحه تصویر
radar screen U صفحه تصویر رادار
split screen U صفحه تقسیم بندی شده
radar screen U indicator position plain :syn display radar
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
screen capture U جذب صفحه نمایش
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
screen dump U روبرداری صفحه
screen dump U رونوشت صفحه نمایش
screen factor U ضریب شبکه
screen font U فونت یا قلم صفحه نمایش
screen generator U مولد صفحه
genetic screen U بررسی ژنتیکی [پزشکی] [زیست شناسی]
panel screen U صفحه
light screen U صفحه نور
luminescent screen U صفحه تصویر روشن
choir-screen U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
chancel-screen U [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
graphics screen U صفحه گرافیکی
magnetic screen U سپر مغناطیسی
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
moving screen U گشتی ممانعتی
moving screen U پوشش ممانعتی
off screen buffer U فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
off screen formatting U قالب بندی نامریی
off screen image U تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
on screen formating U قالب بندی مرئی
altar-screen U [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
screen generator U مولد صفحه نمایش
screen grid U شبکه پردهای
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
start up screen U صفحه اغازگر
split screen U نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد
split screen U صفحه شکسته
split screen U صفحه شکافته
startup screen U متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
split screen U صفحه نمایش تقسیم شده
split screen U صفحه نمایش دوبخشی
split-screen U نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد
split-screen U صفحه شکسته
split-screen U صفحه شکافته
split-screen U صفحه تقسیم بندی شده
split-screen U صفحه نمایش تقسیم شده
split-screen U صفحه نمایش دوبخشی
splash screen U صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
smoke screen U پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
screen grid U توری غربال
screen memory U خاطره پوشان
screen pass U پاس کوتاه به جلو پشت سددفاعی
screen pipe U لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
screen position U مکان صفحه
screen size U اندازه صفحه
screen update U بروز دراوردن صفحه
silver screen U سینما
silver screen U پرده سینما
smoke screen U موجب تاریکی وابهام
smoke screen U پرده دود
eighty column screen U صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
half tone screen U صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
screen grid voltage U ولتاژ شبکه پردهای
wind screen wiper U برف پاک کن
dark trace screen U صفحه تصویر تاریک
youch sensitive screen U صفحه حساس به تماس
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
luminescent screen tube U لامپ تصویر روشن
anti dazzle screen U شیشه ضد نور
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
metal backed screen U صفحه تصویر الومینیمی
mirror backed screen U صفحه تصویر الومینیمی
anti dazzle screen U شیشه نورگیر
ansi screen control U کنترل صفحه نمایش ANSI
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
bit mapped screen U RA قرار گیرد
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. U برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
air operated pendulum type screen wiper U بادامک پاندولی بادی
full U تمام تکمیل
full U تمام قدرت
full U تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
full U چرخش با پشتک کامل
full U انباشته
full U ابوینی
full U کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد
full U شرح محل یک دایرکتوری
full U کد فایل در آن ذخیره شده است
in full U کاملا
full U سیر
full U مملو
full U تمام
full U پر لبریز
full U کامل
full U بالغ رسیده
full U پری
full U سیری
full U پرکردن پرشدن
full U فول اکنده
full U پر
full U ارسال داده روی کانال در دو جهت
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
to the full U کاملا
full and down U ناو پر بار و سنگین
full well U بسیارخوب
full and by U پرونیمهپر
to the full <idiom> U خیلی زیاد ،به طور کامل
full well U خوب خوب
full U چرخیدن ژیمناست
I'm full. U من سیر شدم [هستم] . [اصطلاح روزمره]
in full U تمام وکمال
full up U پر- مملو - لبریز
to the full U به منتهادرجه
full U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
full U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
full U کامل یا شامل همه چیز
full U پر کردن درون چیزی تا حد امکان
full to repletion U پر
full to repletion U پرپر
full to repletion U انباشته
full word U تمام کلمه
full track U شنی دار کامل
full view U نمای روبرو
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
full tracked U خودرو تمام شنی
full toss U پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
full word U کلمه کامل
full tracked U تمام شنی
full tracked U تمام زنجیر
full wave U تمام موج
full view U نمای تمام رخ
full timer U شاگردتمام روز
full timer U بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
full time U زمان اشتغال بکار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com