English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fuel handling sequence U سکونساستعمالسوخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
handling U لمس
handling U بررسی
handling U جابجایی
handling U خطای دست
handling U دست به دست کردن
handling U کار کردن با
handling U دستکاری کردن
handling U اداره
handling U رسیدگی
file handling U پرونده گردانی
exception handling U استثنا گردانی
data handling U داده گردانی
claims handling U رسیدگی به شکایات
care and handling U مراقبت و دستکاری وسایل
handling bridge U پل بار
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
string handling U بکارگیری رشته
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
ship handling U مانور با کشتی
ship handling U مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
error handling U به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
materials handling U جابجایی مواد
handling of goods U جابجایی امتعه
handling equipment U تجهیزات بار
handling of goods U جابجایی کالا
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
material handling bridge U پل باربری
rough handling of a thing U گذاشت وبرداشت چیزی به تندی چنانکه خراب شودیا اززیبائی ولطافت بیفتد
material handling bridge U پل بارگیری
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
material handling crane U جراثقال انتقال بار
automatic data handling U سیستم مبادله خودکاراطلاعات
sequence U دنباله [ریاضی]
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence U زنجیره
sequence U پی رفت
sequence U توالی
sequence U تابعیت
sequence U ترادف تسلسل
sequence U ترتیب دادن
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence U رشته ترتیب
sequence U مراحل
sequence U ترتیب
sequence U مراحل کار
sequence U ردیف
sequence U رشته
sequence U ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sequence U ترادف
sequence U سلسله مراتب
sequence U ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
sequence U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequence structure U ساختار ترتیبی
sequence of tenses U مطابقه زمانها
sequence check U مقابله ترتیب
sequence valve U شیر هماهنگ کننده
sonnet sequence U غزل گروهه
sequence rule U قاعده توالی
sonnet sequence U غزلیات دارای موضوع واحد
sonnet sequence U غزلیات مرتبط
sequence of command U ترتیب توالی فرامین
propagation sequence U مرحله انتشار
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
sequence of events U رشته حوادث
sequence number U شماره ترتیب توالی
sequence number U شماره ترتیب
main sequence U رشته اصلی
initiation sequence U مرحله اغازی
impluse sequence U توالی ضربه جریان
sequence check U بررسی ترتیبی
sequence checking U مقابله ترتیبی
zero sequence component U مولفه همقطب
sequence checking U کنترل متوالی
sequence control U کنترل ترتیب
sequence control U کنترل ترتیبی
sequence control U کنترل متوالی
sequence counter U ترتیب شمار
sequence curcuit U مدار ترتیبی
sequence curcuit U مدار چند مرحلهای
propagation sequence U تسلسل انتشار
calling sequence U مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
arithmetic sequence U تصاعد حسابی [ریاضی]
calling sequence U دنباله فراخوانی
developmental sequence U زنجیره رشدی
control sequence U ترتیب کنترل
compose sequence U دخشه ساختگی
compose sequence U ترتیب ساختگی
collating sequence U توالی ترتیب رشته تلفیق
collating sequence U ترتیب تلفیقی
calling sequence U ترتیب فراخوانی
calling sequence U دبناله فراخوانی
alphameric sequence U ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
fuel U سوخت گیری کردن
fuel U سوخت موتور
fuel U بنزین
fuel U سوخت
fuel U غذا
bi fuel U موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
bi fuel U کار کند
fuel U سوخت ماده قابل اشتعال
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U سوخت دادن
fuel U تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel U اغذیه
fuel U تقویت سوخت گیری کردن
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
positive sequence polyphase system U مدار چند فازی مستقیم
positive sequence polyphase system of or U مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
positive sequence power in a three phase U توان مستقیم مدار سه فازی
sum of the terms of an infinite sequence U سری [ریاضی]
raw fuel U سوخت خام
rocket fuel U سوخت راکت
thickened fuel U سوخت تغلیظ شده
fuel injector U انژکتورسوخت
rocket fuel U سوخت موشک
fuel pellet U ساچمهسوخت
fuel gauge U نمایشبنزین
fuel control U کنترلسوخت
fuel lines U خطوطسوخت
type of fuel U نوعسوخت
jet fuel U سوختجت
thickened fuel U سوخت جامد
unusable fuel U سوخت غیرقابل استفاده
fuel bundle U متمرکزکنندهسوخت
fuel rod U میلهسوخت
fuel oil U نفت سیاه
fossil fuel U سوخت سنگوارهای
fuel filter U صافی سوخت
fuel filter U صافی بنزین
fuel gas U گاز
fuel gas U سوخت گازی
fuel grade U درجه سوخت
fuel injection U سوخت رسانی
fuel manifold U چندراهی سوخت
fuel meter U سوخت سنج
fuel engineering U مهندسی سوخت
fuel endurance U میزان تکافوی سوخت
aviation fuel U سوخت هواپیما
bunker fuel U سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
chemical fuel U سوخت شیمیایی
domestic fuel U سوخت خانگی
fuel cell U پیل سوختی
fuel consumption U مصرف سوخت
fuel economy U اقتصاد سوخت
fuel endurance U قدرت پایداری سوخت
fuel oil U نفت کوره
hypergolic fuel U سوخت فوق حساس
solid fuel U سوخت جامد
gas fuel U سوخت گازی
liquid fuel U سوخت مایع
fuel tap U شیر سوخت
fuel oil U مازوت
fuel tank U باک
fuel tank U مخزن سوخت
peptized fuel U سوخت تغلیظ شده
power fuel U سوخت
fuel pump U پمپ بنزین
fuel pump U پمپ سوخت
fuel storage U انبار سوخت
hypergolic fuel U سوخت خیلی حساس به اشتعال
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
fuel tank flap U درباکبنزین
fuel transfer pipe U لولهانتقالسوخت
fuel: enriched uranium U سوختاورانیم
specific fuel consumption U مصرف سوخت ویژه
air/fuel ratio U نسبت هوا به سوخت
fuel: natural uranium U سوختاورانیمطبیعی
new fuel storage room U اتاقذخیرهسوختجدید
spent fuel port U قسمتسوختمصرفشده
fuel air pump U بوستر سوخت
fuel reserve tank U مخزن ذخیره سوخت
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
fuel supply line U لوله سوخت رسانی
fuel supply pump U پمپ سوخت رسانی
to add fuel to fire نمک بر زخم پاشیدن
to add fuel to fire آتش را دامن زدن
fuel tank vent U هواکش تانک سوخت
canned failed fuel U لولهسوختزائد
failed fuel canning U قوطیکردنسوختمصرفشده
external fuel tank U مخزنسوختبیرونی
air/fuel mixture U مخلوطهواوسوخت
failed fuel bay U صفحهسوختمصرفشده
fuel control unit U واحد کنترل سوخت
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
bladder type fuel call U باک لاستیکی
brake specific fuel consumption U مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
spent fuel storage bay U صفحهذخیرهسوختمصرفشده
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
bladder type fuel cell U باک لاستیکی
To add fuel to (fan) the flames. U آتش را دامن زدن
low fuel warning light U چراغهشدارکمبودبنزین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com