Perdic | frigid manners | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 24 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	frigid manners U	اطوارخنک یابی مزه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	frigid U	بسیار سرد
	frigid U	منجمد
	frigid U	دارای اندکی تمایل جنسی
	frigid U	سردمزاج
	the frigid zone U	منطقه منجمده
	frigid zone U	منطقه منجمده
	the frigid zone U	منطقه افسرده
	he has no manners U	ایین معاشرت نمیداند
	he has no manners U	اداب ندارد
	Where are your manners ? U	ادبت کجاست ؟
	manners U	اداب
	table manners U	روشغذاخوردنفردی
	She has engaging manners . U	رفتار گیرایی دارد
	rustic manners U	اطوار روستایی یا ناهنجار
	monkosh manners U	اطوار راهبی
	his manners smackofselfishness U	بوی خودپسندی از رفتارش میاید
	good manners U	نیک روشی
	good manners U	حسن سلوک
	good manners U	اداب
	to cultivate good manners U	کوشش کردن با ادب رفتار بکنند
	His manners are free and easy. U	خیلی خودمانی است
	Harsh ( rough) manners . U	رفتار خشک وخشن
	To teach someone manners ( a lesson ). U	به کسی ادب آموختن

Recent search history

Forum search