English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
friendly U نیروی خودی
friendly U مسابقه دوستانه
friendly U خودی
friendly U تعاونی
friendly U مهربان موافق
friendly U مساعد
friendly U دوستانه
friendly forces U نیروهای خودی
friendly fire U تیر یا حملهایکهازطرفجبههخودیصورتپذیرد
age friendly U دوستدار سالمند
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
friendly state U کشور خودی
We are on very friendly terms . U میانه ماخیلی گرم است
user friendly U که استفاده و کار با آن ساده است
friendly societies U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
user-friendly U که استفاده و کار با آن ساده است
friendly state U کشور دوست
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
society U اجتماع
society U شرکت کمیته
society U انجمن
society U مجمع
society U جامعه اجتماع
society U معاشرت
society U شرکت حشر ونشر
society U نظام اجتماعی گروه
society U جمعیت
society U اشتراک مساعی
society U جامعه
society U انسگان
co-operative society U موسسهعام المنفعه
preliterate society U جامعه نانویسا
primitive society U جامعه ابتدایی
secret society U انجمن سری
throwaway society U جامعه مسرف
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
The various strata of society. U طبقات مختلف اجتماع
A classless society. U جامعه بی طبقه
the society is like a vortex U جامعه مانندگردابی است
transitory society U جامعه انتقالی
withdrawal from society U اعتکاف
building society U شرکتوام دهندهمسکن
nonliterate society U جامعه نانویسا
mass society U جامعه انبوهیده
law society U کانون وکلا
affluent society U جامعه مرفه
affluent society U جامعه ثروتمند
affluent society U جامعه رفاه
affluent society U جامعه مصرفی
atomistic society U جامعه ذرهای
atomistic society U واحدهای کوچک تولیدی
benefits society U انجمن خیریه
classless society U جامعه بی طبقه
closed society U جامعه بسته
join a society U عضو انجمنی شدن
inert society U جامعه بیهوده
egalitarian society U جامعه تساوی طلب
cooperative society U شرکت تعاونی
to live at the expense of society U روی دوش جامعه زندگی
iranian physical society U انجمن فیزیک ایران
word processing society U انجمن پردازش کلمه
society for computer medicine U انجمن پزشکی کامپیوتر
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
to live at the expense of society U بار دیگران شدن
canadian information processing society U انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent. U سری توی سرها درآوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com