English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
friendly forces U نیروهای خودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
friendly U مهربان موافق
friendly U مسابقه دوستانه
friendly U خودی
friendly U مساعد
friendly U دوستانه
friendly U تعاونی
friendly U نیروی خودی
We are on very friendly terms . U میانه ماخیلی گرم است
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly fire U تیر یا حملهایکهازطرفجبههخودیصورتپذیرد
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
age friendly U دوستدار سالمند
friendly state U کشور خودی
friendly state U کشور دوست
user-friendly U که استفاده و کار با آن ساده است
user friendly U که استفاده و کار با آن ساده است
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
forces U تحمیل کردن
forces U مجبورکردن
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces U پاس بی هدف
forces U نافذ
forces U قدرت
forces U مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces U شروع به عمل یا کار
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U نیرو
forces U مجبورکردن بزورگرفتن
forces U مسلح کردن
forces U خشونت نشان دادن
forces U بردار نیرو
forces U شدت عمل
forces U عده
forces U قوا
forces U زور
forces U نفوذ
forces U عنف
forces U جبر
forces U بزور بازکردن
forces U بی عصمت کردن
forces U راندن
forces U درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces U یکان قسمت نظامی
forces U فشار دادن
forces U قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces U نیروی نظامی
forces U وادار کردن
forces U مجبور کردن
forces U بیرون کردن
forces U بازور جلو رفتن تحمیل
marine forces U تفنگداران دریایی
lateral forces U نیروهای عرضی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
marine forces U نیروی تفنگدار
market forces U نیروهای بازار
market forces U عوامل موثردر بازار
naval forces U نیروهای دریایی
nato forces U نیروهای پیمان ناتو
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
land forces U نیروی زمینی
ground forces U نیروهای زمینی
irregular forces U نیروهای نامنطم
fundamental forces U اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
fundamental forces U نیروهای بنیادی [فیزیک]
irregular forces U نیروهای چریکی
land forces U قوای بری
naval forces U نیروی دریایی
nuclear forces U نیروهای هستهای
resolution of forces U تجزیه نیروها
restraining forces U نیروهای مهار کننده
screening forces U نیروهای پاسیور
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
triangle of forces U سه گوشه نیروها
special forces U نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
system of forces U دستگاه نیروها
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
polygon of forces U بس گوشه نیروها
polygon of forces U کثیرالاضلاع نیروها
opposing forces U نیروهای متخاصم
opposing forces U نیروهای درگیر نبرد
orange forces U علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
parallelogram of forces U متوازی الاضلاع نیروها
people forces U نیروی پایداری
people forces U نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces U نیروهای سیاسی
triangle of forces U مثلث نیروها
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
expeditionary forces U قشون استعماری
air forces U نیروی هوایی
army forces U نیروهای زمینی
army forces U نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
armed forces U نیروهای مسلح
assigned forces U نیروهای زیر امر
assigned forces U نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
expeditionary forces U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
expeditionary forces U نیروی اعزامی
task forces U گروه کار
task forces U نیروی اجرای عملیات
armed forces U مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
police forces U نیروی انتظامی
police forces U نیروی پلیس
task forces U تاسک فورس
police forces U دادگاه پلیس
auxiliary forces U قوای کمکی
auxiliary forces U نیروی کمکی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
component forces U نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces U نیروهای مولفه
composition of forces U ترکیب نیروها
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
four forces of nature U چهار نیروی بنیادی طبیعت
differential forces U نیروهای دیفرانسیلی
forces of production U نیروهای تولید
distribution of forces U تقسیم نیروها
distribution of forces U واگذاری نیروها
enemy forces U نیروهای دشمن
blue forces U نیروهای ابی
ground forces U نیروی زمینی
garrison forces U نیروهای پادگانی
combined forces U نیروهای مرکب
combat forces U نیروهای رزمی
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces U نیروهای خودی
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
armed forces courier U پیک ارتشی
balance collective forces U نیروهای کلی متعادل
amphibious striking forces U نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier U پیک نیروهای مسلح
peace keeping forces U نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
armed forces police U دژبان نیروهای مسلح
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . U درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
van der waals forces U نیروهای وان در والس
dipole dipole forces U نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com