Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
freedom fighter
U
گروههایبراندازوضدرژیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fighter
U
بوکسور
fighter
U
هواپیمای جنگنده
fighter
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighter
U
جنگنده
fighter
U
جنگ کننده
fighter
U
رزمنده
fighter
U
جنگنده مشت باز
fighter cover
U
پوشش هواپیماهای جنگنده
club fighter
U
بوکسور باشگاهی
day fighter
U
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
sweep fighter
U
هواپیمای اسکورت
fighter cover
U
پوشش با هواپیماهای شکاری
fire fighter
U
مامور اتش نشانی
fighter sweep
U
تک هجومی جنگنده ها
fighter interceptor
U
هواپیمای جنگنده رهگیر
fighter bomber
U
شکاری- بمب افکن
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
fighter control
U
کنترل شکاریها
fighter control
U
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
all weather fighter
U
هواپیمای همه هوایی
all weather fighter
U
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
prize-fighter
U
بوکسور مشتزن
fire fighter
U
آتش نشان
[شغل]
fighter of a holy war
U
مجاهد
freedom
U
روانی
freedom
U
معافیت اسانی
freedom of the will
U
اختیار
freedom
U
استقلال
freedom of the will
U
فاعل مختاری
freedom
U
قار بودن به بررسی رکوردهای کامپیوتر
freedom
U
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedom
U
حریت
freedom
U
ازادی
freedom of experssion
U
ازادی بیان
To speak with freedom.
U
آزادانه صحبت کردن .
freedom of seas
U
ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
freedom of the press
U
ازادی مطبوعات
freedom of the press
U
ازادی نگارش
freedom of seas
U
ازادی دریاها
medal of freedom
U
مدال ازادی
market freedom
U
ازادی تجاری
market freedom
U
ازادی بازار
freedom to choose
U
ازادی در انتخاب
freedom of trade
U
ازادی تجارت
freedom of enterprise
U
ازادی تجارت
degrees of freedom
U
درجات ازادی
degree of freedom
U
درجه ازادی
academic freedom
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
academic freedom
آزادی بحث و تحقیق
academic freedom
آزادی علمی
economic freedom
U
ازادی اقتصادی
freedom of choice
U
ازادی انتخاب
freedom of belief
U
ازادی عقیده
freedom from defect
U
عاری بودن ازعیب
freedom from defect
U
بی عیبی
academic freedom
آزادی عمل و بیان
freedom from evil record
U
عدم سو سابقه
freedom from evil record
U
نداشتن پیشینه بد
freedom of information act
U
قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
To taste the jouys of freedom .
U
مزه آزادی را چشیدن
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com