English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
free form defects U خالی از خطا
free form defects U بی خطا
free form text chart U جدول نوشتاری بفرم ازاد
Other Matches
form U تشکیل دادن
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form U نظم فرم
form U طرز ورفتار
form U نوع
form U قسم
form U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
out of form U غیراماده
out of form U بدحالت
form U یات مربوطه را وارد میکند
form U سابقه فعالیت اسب
form U ریخت
form U ترکیب
form U طریقه
form U تصویر وجه
form U روش
form U برگه ورقه
form U فرم
form U قالب کردن
form U شکل
form U پروردن
form U شکل گرفتن سرشتن
form U امادگی
form U شکل قالب
form U صورت
form U صورت دیس
form U فراگرفتن
form U بشکل دراوردن
form U یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
in form U اماده
form U تشکیل دادن ساختن
three form U فرم تریو
in form U خوش حالت
re form U دوباره درست کردن
form U شکل دادن
form U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form U صفحهای از صفحات کامپیوتری
form U ایجاد یک شکل
form U ساخت
form U ورقه
in a tabular form U بشکل جدول یافهرست
erythro form U شکل اریترو
in a topic form U بصورت عنوان
endless form U ورقه بی انتها
end of form U انتهای ورقه
eclipsed form U شکل متقابل
gauche form U شکل کج
continued form U دنباله
furanose form U شکل فورانوزی
die form U فشردن
form cutter U دستگاه فرز پروفیل
continuous form U ورقه پیوسته
die form U شکل دادن حدیدهای
in binding form U به وجه ملزم
form drag U پسای شکل
form determinant U تعیین کننده شکل
form drag U مقاومت ناشی از شکل جسم
form block U بلوک فرمکاری
form alignment U هم ترازی ورقه
field form U نمودار میدان
Form without substance . U صورت بدون معنی
fanfold form U ورقه با تای بادبزنی
standard form U صورت متعارف
in due form U بطرز شایسته
registration form U فرم ثبت نام
executable form U فرم قابل اجرا
executable form U شکل قابل اجرا
executable form U برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
form factor U ضریب شکل
resonance form U شکل رزونانسی
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
proposal form U فرم پیشنهاد
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
tendering form U ورقه پیشنهاد
tendering form U برگ پیشنهاد برگ درخواست
the precatory form U صیغه تمنی یا در خواست
to form a habit U عادتی پیداکردن
to form a habit U تشکیل عادت دادن
to form a notion U اندیشه کردن خیال بستن
to form a plot U توط ئه دیدن
to form a plot U اسباب چینی کردن
to form into groups U گروه بندی کردن
to form into groups U دسته بندی کردن
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
substance and form U جوهروعرض
structural form U شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
reduced form U فرم تعدیل شده
radial form U شکل ستارهای
sentential form U صورت جملهای
quadratic form U معادله درجه دوم
quadratic form U شکل درجه دوم
pyranose form U شکل پیرانوزی
sight form U نمونه رصد
sliding form U قالب بندی کشویی
slip form U قالب لغزنده
solemn form U طریقه رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
staggered form U شکل نامتقابل
proposal form U فرم درخواست بیمه
structural form U شکل بنیانی
to melted in to another form U بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
to set a form U فرم بستن
reduced form U فرم تقلیل یافته
form work U کفراژ
form work U کاذب سازی
form work U قالب بندی
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
form utility U کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility U مطلوبیت شکلی
form mill U فرز کردن پروفیل
form lining U پوشش قالب بندی
form line U خط بین نقاط هم ارتفاع
form line U خط متساوی البعد
form insulation U عایق کاری قالب
form grind U سنگ زدن در مقطع طولی
form feed U تغذیه کاغذ
keto form U شکل کتو
matter and form U جوهر و عرض
tooth form U شکل دندانه
true form U فرم واقعی
turnaround form U شکل برگشت
wave form U شکل موج
wave form U شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
pausal form U دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
normalized form U صورت هنجار
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
normal form U صورت هنجار
normal form U صورت عادی
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
meso form U شکل مزو
form feed U خورش ورقه
complement form U فرم متمم شکل متمم
form letter U فرم نامه
coil form U مغزی پیچک
to form a notion U تصور کردن
coding form U فرم برنامه نویسی
coding form U ورقه برنامه نویسی
canonical form U شکل رزونانسی
canonical form U صورت متعارفی
boat form U قایقی شکل
boat form U شکل قایقی
form letters U فرم نامه
application form U برگ درخواست
form-piece U [تکه های سنگ در مشبک کاری]
eye-form U [شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
coil form U نوع بوبین
coil form U شکل بوبین
life form U زی نمود
cold form U در حالت سرد شکل دادن
complement form U صورت متمم
complement form U صورت متممی
form wound coil U سیم پیچ قالبی
customs entry form U افهارنامه گمرکی
backus naur form U قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
form cutting tool U قلم تراش
claim guarantee form U مطالبه پرداخت ضمانتنامه
contract in set form U قرارداد تیپ
atomic form factor U عامل شکل اتمی
atomic form factor U ضریب پراکندگی اتمی
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
To form a queue. To line up. U صف بستن ( کشیدن )
FI'll in the job application form. U این برگ درخواست کاررا پرکنید
form room [British U کلاس درس
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
form cutting tool U اسکنه
twist boat form U شکل قایق تابدار
form letter program U برنامه فرم نامه
personalized form letter U فرم شخصی
skew boat form U شکل قایقی تابدار
data entry form U فرم ورودی داده ها
minnesota paper form board U ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
short form bill of exchange U بارنامه ملخص
Would you mind filling in this registration form? U آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
You are free to go now. U اکنون آزادید بروید.
free U موجود در دیسک یا حافظه
free will U اختیاری
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free U فاقد
free in and out U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free will U ازادی اراده
free U تحویل
free will U اراده ازاد
free will U طیب خاطر
free U پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free U بخشودن
free for all U داد وبیداد
free for all U زدوخوردهمگانی
free U روا
free U رایگان سخاوتمندانه
free U مجانی
free U اختیاری مختار
free U مستقل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com