Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
completion test
U
ازمون تکمیلی
sentence completion test
U
ازمون تکمیل جمله
picture completion test
U
ازمون تکمیل تصویر
number completion test
U
ازمون تکمیل اعداد
healy picture completion test
U
ازمون تکمیل تصاویر هیلی
deep drawing test
U
ازمایش کاسگری
frank
U
چپانیدن پرکردن
frank
U
رک گو
frank
U
بی پرده حرف زن رک
frank
U
بی پرده
frank
U
صریح نیرومند
frank
U
مجانی
frank
U
اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
frank
U
معاف کردن مهر زدن
frank
U
باطل کردن مصون ساختن
completion
U
انجام
completion
U
نقط ه تکامل چیزی
completion
U
اجرا
completion
U
تکمیل
completion
U
اتمام
in progress of completion
U
در دست تکمیل
completion code
U
رمز اتمام
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
completion of contract
U
امضای قرارداد
completion of a contract
U
انجام دادن قرارداد
completion date
U
تاریخ انجام کار
completion date
U
تاریخ تکمیل
pass completion average
U
میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
drawing
U
نقشه
drawing
U
طرح
drawing
U
رسم فنی
drawing
U
نقشه کارگاهی
drawing
U
نقشه کشی فرش
drawing
U
رسم کردن
drawing
U
کشیدن
drawing
U
نقشه کشی
drawing
U
رسم
drawing
U
حدیده کردن
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing
U
قرعه کشی
drawing
U
ترسیم
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
dy drawing lots
U
استقراع
drawing blick
U
کشش
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
drawing bench
U
میز رسم
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
component drawing
U
رسم جزیی
component drawing
U
رسم قطعات
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
line drawing
U
رسم مدادی
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
line drawing
U
ترسیم خطی
deep drawing
U
کشش عمیق
drawing room
U
اطاق پذیرایی
detail drawing
U
نقشه جزئیات
detail drawing
U
نقشه ریزه کاری
detail drawing
U
رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
detail drawing
U
رسم جزئیات
line drawing
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
drawing lines
U
خط کشی
drawing materials
U
لوازم نقشه کشی
drawing materials
U
مواد اولیه نقشه کشی
drawing lots
U
قرعه کشی
drawing card
U
جالب
drawing key
U
کپیه نقاشی
drawing key
U
طرح اولیه
drawing instrument
U
وسایل رسم فنی
drawing instrument
U
وسایل نقشه کشی
drawing curve
U
شابلون دایره و منحنی
drawing ink
U
مرکب رسم
drawing hand
U
دستی که زه را می کشد
drawing goniometer
U
نقاله رسم
drawing die
U
حدیده کششی
art of drawing
U
هنر ترسیم رسم
drawing die
U
ماتریس کششی
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
drawing office
U
دفتر نقشه کشی
drawing office
U
دفتر طراحی
drawing room
U
سالن پذیرایی
drawing rooms
U
اطاق پذیرایی
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
dy drawing lots
U
قرعه کشیدن
dy drawing lots
U
به طریق قرعه
drawing blick
U
حلقه کشش
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
drawing table
U
میز نقشه کشی
drawing card
U
چیز جالب توجه
drawing quality
U
کیفیت کشش
drawing program
U
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
drawing card
U
موجب جلب توجه
drawing press
U
پرس کششی
drawing pen
U
قلم رسم
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
pencil drawing
U
تصویر مدادی
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
pencil drawing
U
طرح مدادی
revised drawing
U
رسم تجدید نظر شده
revised drawing
U
رسم اصلاح شده
sectional drawing
U
رسم برشی
sectional drawing
U
رسم مقطعی
shop drawing
U
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
wash drawing
U
ابرنگ سیاه
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
tabular drawing
U
نقشه شیب
three view drawing
U
رسم فنی با سه نما
work drawing
U
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
working drawing
U
طرح ونقشه کار
workshop drawing
U
رسم کارگاهی
loom drawing
U
[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
pen drawing
U
سیاهقلم
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
drawing boards
U
تخته رسم
drawing boards
U
میز نقشه کشی
drawing set
U
دستگاه نقشه کشی
drawing board
U
تخته رسم
drawing board
U
میز نقشه کشی
fine drawing
U
رفوگری
fair drawing
U
تصویر مناسب
detail drawing
U
نقشه کشی جزئیات
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
instrumental drawing
U
نقشه کشی با اسباب
engineering drawing
U
طراحی و نقشه کشی مهندسی
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
method of drawing up
U
طرز تنظیم
drawing pin
U
پونز
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
cold drawing die
U
حدیده
cold drawing die
U
سردکشی
Back to the drawing board
<idiom>
U
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
cold drawing bench
U
میز سردکشی
back to the drawing board
<idiom>
U
کاری را از اول شروع کردن
ingot drawing crane
U
جراثقال کشش شمش
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
shop or work drawing
U
نقشه در حین انجام کار
By trying to live like a king one ends by drawing .
<proverb>
U
آخر شاه منشى کاه کشى است .
double action drawing press
U
پرس کششی دوکاره
double action cam drawing press
U
پرس کششی دو واکنشی
test
U
امتحان
self test
U
ازمایش خودکار
test value
U
نمره ازمون
test
U
تست
self test
U
خودازمایی
to do a test
U
امتحان کتبی نوشتن
test
U
آزمایش
test course
U
مسافت ازمایش
t test
U
ازمون تی
u test
U
ازمون یو
x o test
U
ازمون ضربدر و دایره
z test
U
ازمون " زی "
f test
U
ازمون اف
test
U
آزمون
test
U
ازمایش کردن امتحان
test
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test
U
تست
test
U
اختیار
test
U
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test
U
تست کردن ازمایش
test
U
شهادت گواهی بازرسی کردن
test
U
امتحان محک
test
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test
U
معیار
test
U
امتحان کردن
test
U
محک
test
U
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
test
U
محک زدن
test
U
ازمودن کردن
test
U
امتحان
test
U
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test
U
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test
U
معاینه کردن
test
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test
U
ازمایش کردن
sign test
U
ازمون علامتها
rorschach test
U
ازمون رورشاخ
shear test
U
ازمایش برشی
similarities test
U
ازمون شباهتها
shop test
U
ازمایش کارگاهی
shearing test
U
ازمون برشی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
saliva test
U
ازمایش بزاق دهان اسب
sampling test
U
ازمون نمونهای
self administering test
U
خودازما
slump test
U
ازمایش فرو نشستن
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
szondi test
U
ازمون زوندی
tapping test
U
ازمون ضربه زدن
tensile test
U
ازمایش کششی
test battery
U
مجموعه ازمون
tensile test
U
ازمون کششی
tensile test
U
ازمایش کشش
test age
U
سن ازمونی
test announcement
U
اعلام نتیجه ازمایش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com