Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fractional precipitation
U
رسوب گیری جزء به جزء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fractional
U
مانیتن یک عدد اعشاری
fractional
U
کوچک
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
fractional
U
مربوط به بخشها
fractional
U
مربوط به بخشهایی
fractional T
U
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
fractional
U
کسری
precipitation
U
رسوب کردن
precipitation
U
شتاب
precipitation
U
رسوب دادن
precipitation
U
ته نشست
precipitation
U
رسوب
precipitation
U
دستپاچگی
precipitation
U
تسریع بارش
precipitation
U
ته نشینی
precipitation
U
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
precipitation
U
میزان رطوبت
precipitation
U
میزان بارندگی
precipitation
U
رطوبت
precipitation
U
مرطوب کردن
precipitation
U
در صد رطوبت
precipitation
U
بارش
precipitation
U
ریزش
fractional part
U
جز کسری
fractional pitch
U
گام کسری
fractional rotation
U
گردش کسری
fractional sampling
U
نمونه گیری مکانیکی
fractional size
U
اندازه کسری
fractional turn
U
چرخش کسری
fractional h.p. motor
U
موتور چنداسب
fractional h.p. motor
U
موتور کوچک
fractional error
U
خطای نسبی
fractional distillation
U
تقطیر جزء به جزء
fractional damage
U
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
fractional damage
U
خسارت جزئی
fractional currency
U
پول خرد
fractional crystallization
U
تبلور جزء به جزء
precipitation of moisture
U
انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
precipitation of moisture
U
بارندگی
precipitation reaction
U
واکنش رسوب دهنده
acid precipitation
تسریع بارش اسیدی
precipitation hardening
U
سخت گردانی رسوبی
precipitation brittleness
U
شکنندگی رسوبی
annual precipitation
U
بارندگی سالیانه
precipitation area
U
منطقهبارش
fractional reserve banking
U
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
fractional reserve banking
U
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
precipitation heat treatment
U
عملیات حرارتی رسوبی
average annual precipitation
U
متوسط بارندگی سالینه
fractional antedating goal response
U
خرده پاسخ انتظار هدف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com