English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fractional crystallization U تبلور جزء به جزء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crystallization U متبلور شدن
crystallization U بلور سازی
crystallization U تبلور
crystallization differentiation U تبلور جزء به جزء
molar heat of crystallization U گرمای مولی تبلور
fractional T U روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
fractional U کسری
fractional U کوچک
fractional U مربوط به بخشهایی
fractional U مربوط به بخشها
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
fractional U مانیتن یک عدد اعشاری
fractional precipitation U رسوب گیری جزء به جزء
fractional rotation U گردش کسری
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
fractional size U اندازه کسری
fractional currency U پول خرد
fractional turn U چرخش کسری
fractional pitch U گام کسری
fractional part U جز کسری
fractional damage U خسارت جزئی
fractional distillation U تقطیر جزء به جزء
fractional error U خطای نسبی
fractional h.p. motor U موتور کوچک
fractional h.p. motor U موتور چنداسب
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
fractional reserve banking U بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
fractional reserve banking U روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
fractional antedating goal response U خرده پاسخ انتظار هدف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com