English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forbidden zone U ناحیه ممنوع
forbidden U قدغن
it's forbidden to ... U ممنوع است که...
forbidden U ممنوع شده
forbidden U حرام
forbidden U ممنوع
forbidden U محرم
forbidden vibration U ارتعاشات ممنوع
forbidden fruit U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
forbidden fruits U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
forbidden things U نواهی ممنوعات
forbidden things U محرمات
forbidden transition U جهش الکترونی ممنوع
forbidden things U منهیات
it is strictly forbidden U اکیدا ممنوع است
forbidden code U رمز ممنوعه
forbidden character U دخشه ممنوعه
forbidden band U نوار ممنوع
forbidden band U نوار غیر مجاز
forbidden things U مناهی
it is strictly forbidden U قدغن است
to be absolutely forbidden [prohibited] U مطلقا ممنوع بودن
zone U قلمرو
zone U محوطه
zone U منطقه عمل
zone U منطقه
zone U ناحیه
zone U ناحیهای شدن
zone U محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone U حوزه
zone U منطقه ناحیه
zone U کمربند
zone U مدارات
zone U مدار
inner zone U منطقه داخلی
inner zone U منطقه اتش داخلی
zone U منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone U منطقه دفاعی
zone U کمربند حبه باروت
zone U حیطه محدوده
zone U بخش
zone U نوار
zone U زون
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U دفاع منطقهای
zone U ناحیه دسته بندی
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
tensile zone U منطقه کششی
sublittoral zone U زون زیرکرانهای
sublittoral zone U نوار زیر کرانهای
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
saturated zone U منطقه اشباع
sensitive zone U منطقه حساس
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
prohibited zone U حریم
separation zone U منطقه حد
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
skip zone U منطقه کور رادیویی
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
strike zone U منطقه خط سیر
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
shadow zone U منطقه کور عمق اب
the frigid zone U منطقه افسرده
edge zone U ناحیه لبه
edge zone U اطراف لبه
drop zone U منطقه فرود چترباز
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone U منطقه فرود
zone of action U منطقه عملیات یکان
zone of aeration U منطقه هواگیر
depletion zone U ناحیه تخلیه
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
demilitarized zone U منطقه بی طرف
zone of action U منطقه عمل
zone of acceptability U منطقه قابل قبول
zone fire U اتش درو در عمق
the frigid zone U منطقه منجمده
torrid zone U منطقه حاره
weight zone U مربع وزن گلوله
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone defence U دفاع منطقهای
zone fire U اتش درو
zone of contact U ناحیه تماس
prohibited zone U منطقه ممنوعه
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
kill zone U منطقه کشتاردشمن
landing zone U منطقه فرود
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
genital zone U ناحیه تناسلی
life zone U منطقه حیاتی
kill zone U کشتارگاه
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
intermediate zone U ناحیه ی میانی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
intemperate zone U منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
indifference zone U ناحیه خنثی
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone U منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
life zone U منطقه زیست شناسی
frigid zone U منطقه منجمده
neutral zone U منطقه بی طرف
neutral zone U منطقه بیطرف
intertidal zone U نوار جذر و مدی
oral zone U ناحیه دهانی
photic zone U نوار نوری
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
neutral zone U منطقه خنثی
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
free zone U منطقه ازاد تجاری
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone U منطقه ازاد
joint zone U منطقه مشترک
floral zone U منطقه گیاهی
limnetic zone U لایه نورگیر اب
extraction zone U منطقه پرتاب بار
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
intertidal zone U نوار کشندی
service zone U بخشسرویسزدن
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
attacting zone U منطقه دروازه
attack zone U منطقه حمله
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
aeration zone U منطقه هواگیر
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
active zone of well U حوزه فعال چاه
communication zone U منطقه مواصلات
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
beatten zone U منطقه مورد اصابت
combat zone U منطقه رزم
blind zone U منطقه کور
school zone U قلمرومدرسه
battle zone U منطقهجنگی
exclusion zone U مکانممنوعه
coastal zone U منطقه ساحلی
defending zone U نقطهدفاعی
attacking zone U منطقهحمله
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
smokeless zone U مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
beatten zone U منطقه مضروبه
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone refining U پالایش منطقهای
zone purification U تصفیه منطقهای
buffer zone U منطقه پیشگیری
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone of fire U منطقه تیر
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
danger zone U منطقه خطر
dead zone U زاویه بیروح
defense zone U منطقه پدافند
control zone U منطقه کنترل هوایی
buffer zone U منطقه تامین
zone of contact U محل برخورد
zone punch U سوراخ دسته بندی
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
contiguous zone U منطقه مجاور
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
time zone U منطقه ساعتی جهانی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
blind bombing zone U منطقه بمباران محدود
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
heat affected zone U ناحیه پیوند
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
desired ground zone U نقطه ترکش اتمی مطلوب
the loose the maiden zone U ازاله بکارت کردن
root-hair zone U بخشموییریشه
effective beaten zone U منطقه ضربت موثر
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
warm substeppic zone U نوار نیمه جلگهای گرم
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
desired ground zone U صفر زمین مورد نظر
depth of hardening zone U عمق سختی
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
energy U انرژی
energy U توانایی
energy U قوه فعلیه
energy U نیرو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com