English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
floating reserve U احتیاط سیال
floating reserve U نیروی ذخیره احتیاط متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating U UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
floating U سیال مواج
floating U اضافی
floating U لیسه کردن
floating U صاف کردن
floating U متحرک
floating U متغیر
floating U جابجا شده
floating U شناور
floating U شناوری
floating U متحرک برروی اب
floating U مواج
floating U غوطه ور
floating U علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
floating U غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
floating U عمل ریاضی روی عدد اعشاری
floating U عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
floating U محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
floating U پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
floating U فاقدوسیله اتصال
floating U نوک پرواز کننده
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
reserve U اندوخته
reserve U پس نهاد
with reserve U بقید احتیاط
under reserve U تحت تضمین
to have something in reserve U چیزی درچنته داشتن
to have something in reserve U چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
reserve U پس نهاد کردن
reserve U احتیاط
reserve U رزرو کردن
reserve U از پیش حفظ کردن
reserve U مدارا
reserve U کنار گذاشتن
reserve U توداربودن
reserve U احتیاط یدکی
reserve U ذخیره
reserve U اندوختن اندوخته
reserve U نگه داشتن اختصاص دادن
reserve U ذخیره کردن
reserve U ذخیره کردن اختصاص دادن
reserve U نگهداشتن
reserve U قید شرط
reserve U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve U کتمان حقیقت
reserve U عضو علی البدل
floating mine U مین شناور
floating mine U مین سطحی
floating point U با ممیز شناور
floating island U جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
floating policy U بیمه نامه متغیر
floating reamer U برقو یا جدار تراش متحرک
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
floating mastic U ملاط قیری
floating harbour U لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
floating kidney U کلیه متحرک
floating light U کشتی فانوس دار
floating light U انبان شناورچراغ دار
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
floating point U ممیز شناور
floating reticle U عدسی مواج
floating point U ممیز شناور [ریاضی]
floating voter U فردیکهبههیچحزبسیاسیمتکینیست
floating population U جمعیتشناور
floating sleeve U آستینبلندآزاد
floating roof U سقفشناور
floating rib (2) U دندهآزادجناقسینه
floating head U تیغهمسطح
floating trade U تجارت دریایی
floating tool U ابزار متحرک
floating screed U شمشه گچی
floating ribs U دندههای ازاد
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
to stay floating U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
floating gyro U ژایرو شناور
floating aquatics U ابزیان شناور
floating cargo U باری که دردریا است
floating bridge U پل شناور
floating capital U سرمایه متحرک
floating bridge U پل متحرک موقتی
floating bearing U یاطاقان نوسان دار
floating battery U باتری ذخیره
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating base U پایگاه شناور دریایی
floating axle U محور نوسان
floating audress U نشانی شناور
floating cargo U باری که باکشتی حمل میشود
floating charactep U دخشه شناور
floating drydock U حوضچه شناور خشک
floating fender U زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
floating fundation U پی شناور
floating grid U شبکه شناور
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
floating dock U حوض شناور
floating crane U جرثقیل متحرک
floating debt U بدهی متغیر
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
reserve price U اخرین بها
reserve price U بهای قطعی
reserve requirement U مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
reserve price U قیمت پایه در حراج
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
reserve officer U افسر احتیاط
reserve officer U افسر وفیفه
reserve components U قسمتهای احتیاط ارتش
reserve curreny U پول ذخیره
reserve echelon U رده احتیاط
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
reserve force U نیروی احتیاط
reserve fund U سرمایه احتیاطی
reserve fund U وجوه ذخیره
reserve mobilization U بسیج احتیاطها
reserve mobilization U بسیج نیروهای احتیاط
reserve requirements U ذخائر مورد نیاز
reserve stock U اماد ذخیره
reserve stock U موجودی ذخیره
battle reserve U احتیاط جنگی
central reserve U سکوی میانی
central reserve U سکوی وسط
capital reserve U اندوخته سرمایه
reserve parachute U چترذخیرهای
capital reserve U ذخیره سرمایه
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could you reserve a room for me? U آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
equipment reserve U ذخیره تجهیزاتی
tactical reserve U نیروهای احتیاط تاکتیکی
rolling reserve U اماد ذخیره غلطان
rolling reserve U امادذخیره دم دست وهمیشه حاضر در پای کار
stone reserve U ذخیره سنگ
reserve curreny U ارز ذخیره
army reserve U احتیاط نیروی زمینی
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
army reserve U قسمت احتیاط نیروی زمینی
tactical reserve U احتیاط تاکتیکی
battle reserve U ذخیره جنگی
reserve center U مرکز اموزش احتیاط
reserve center U مرکز احتیاط
nature reserve U اندوختگاه نیادی
nature reserve U اندوختگاه طبیعی
national reserve U پاستگاه ملی
national reserve U اندوختگاه ملی
mobile reserve U احتیاط متحرک
liability reserve U ذخیره بدهیها
reserve fund U وجوه اندوخته
gold reserve U اندوخته طلا
general reserve U احتیاط عمومی
operational reserve U احتیاط عملیاتی
operational reserve U ذخیره عملیاتی
payment under reserve U پرداخت تحت تضمین
reserve buoyancy U جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
reserve buoyancy U حجم بالاتر از خط ابخور ناو
paper in reserve U کاغذذخیرهای
reserve accumulator U انباره کمکی
reflex reserve U پس مانده بازتاب
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
floating point operation U عملکردبا ممیز شناور
floating point representation U نمایش با ممیز شناور
floating-roof tank U مخزنسقفشناور
floating point operation U عملیات ممیز شناور
floating point number U عدد با ممیز شناور
floating point notation U نشان گذاری با ممیز شناور
floating point constant U ثابت ممیز شناور
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
floating point basic U نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
floating exchange rate U نرخ شناور ارز
floating point number U اعداد ممیز شناور [ریاضی]
floating exchange rate U نرخ متغیرارز
floating point rutine U روال ممیز شناور
floating rate of exchange U نرخ شناور ارز
floating pontoon bridge U پل پونتون
free floating anxiety U اضطراب فراگیر
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
floating point arithmetic U حساب ممیز شناور
army reserve command U فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
strict nature reserve U اندوختگاه طبیعی بازداشته
fuel reserve tank U مخزن ذخیره سوخت
industrial reserve army U ارتش ذخیره صنعتی
reserve army of unemployed U سپاه ذخیره بیکاران
federal reserve system U سیستمی که به موجب ان
auction sale without reserve U فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
fractional reserve banking U بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
fractional reserve banking U روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
reserve army of unemployed U ارتش ذخیره بیکاران
federal reserve system U سیستم ذخیره فدرال
federal reserve system U نظام فدرال رزرو
federal reserve bank U بانک فدرال رزرو
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com