English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
floating island U جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U ابخست
island جزیره
island U محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
island U جزیره ساختن
island U جزیره دار کردن
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
sagfety island U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
channelising island U سکوی جداساز
channelising island U سکوی هدایت کننده
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
roundabout island U فلکه
pawn island U جزیره پیادهای شطرنج
island universe U کهکشان
island pullout U مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
island of reil U جزیره ریل
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
coral island U جزیره مرجانی
Christmas Island U رجوع شود به Kiritimati
Norfolk Island U جزیرهایدراسترلیا
desert island U جزیرهوصحرایاستوایی
volcanic island U جزیرهآتشفشان
sand island U جزیرهماسهای
Christmas Island U جزیرهی کریسمس
traffic island U بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
sea island terminal U بارانداز داخل دریا
sea island terminal U باراندازیا اسکله روی دریا
floating U سیال مواج
floating U شناور
floating U شناوری
floating U متغیر
floating U غوطه ور
floating U صاف کردن
floating U لیسه کردن
floating U اضافی
floating U متحرک
floating U جابجا شده
floating U فاقدوسیله اتصال
floating U مواج
floating U متحرک برروی اب
floating U علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
floating U غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
floating U عمل ریاضی روی عدد اعشاری
floating U عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
floating U UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
floating U پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
floating U نوک پرواز کننده
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
floating U محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
floating point U ممیز شناور [ریاضی]
floating tool U ابزار متحرک
floating screed U شمشه گچی
floating ribs U دندههای ازاد
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
floating reticle U عدسی مواج
floating reserve U نیروی ذخیره احتیاط متحرک
floating reserve U احتیاط سیال
floating reamer U برقو یا جدار تراش متحرک
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
floating trade U تجارت دریایی
to stay floating U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
floating voter U فردیکهبههیچحزبسیاسیمتکینیست
floating rib (2) U دندهآزادجناقسینه
floating population U جمعیتشناور
floating head U تیغهمسطح
floating roof U سقفشناور
floating sleeve U آستینبلندآزاد
floating policy U بیمه نامه متغیر
floating aquatics U ابزیان شناور
floating debt U بدهی متغیر
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
floating dock U حوض شناور
floating drydock U حوضچه شناور خشک
floating fender U زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
floating fundation U پی شناور
floating grid U شبکه شناور
floating gyro U ژایرو شناور
floating harbour U لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
floating crane U جرثقیل متحرک
floating charactep U دخشه شناور
floating cargo U باری که باکشتی حمل میشود
floating audress U نشانی شناور
floating axle U محور نوسان
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating battery U باتری ذخیره
floating bearing U یاطاقان نوسان دار
floating bridge U پل شناور
floating bridge U پل متحرک موقتی
floating capital U سرمایه متحرک
floating cargo U باری که دردریا است
floating kidney U کلیه متحرک
floating light U کشتی فانوس دار
floating light U انبان شناورچراغ دار
floating point U با ممیز شناور
floating mine U مین سطحی
floating mine U مین شناور
floating mastic U ملاط قیری
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
floating base U پایگاه شناور دریایی
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating point U ممیز شناور
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
floating point number U اعداد ممیز شناور [ریاضی]
floating point notation U نشان گذاری با ممیز شناور
floating point representation U نمایش با ممیز شناور
floating point number U عدد با ممیز شناور
floating point operation U عملیات ممیز شناور
floating point operation U عملکردبا ممیز شناور
floating point constant U ثابت ممیز شناور
floating point rutine U روال ممیز شناور
floating point basic U نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
floating exchange rate U نرخ متغیرارز
floating exchange rate U نرخ شناور ارز
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
floating point arithmetic U حساب ممیز شناور
floating rate of exchange U نرخ شناور ارز
floating-roof tank U مخزنسقفشناور
floating pontoon bridge U پل پونتون
free floating anxiety U اضطراب فراگیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com