English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flexible budget U بودجه متغیر
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flexible U خم شو
flexible U آنچه قابل تغییر است
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
flexible U فلاپی دیسک
flexible U آرایهای که اندازه و حد آن قابل تغییر است
flexible U استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
flexible U انعطاف پذیر
flexible U تاشو
flexible U نرم
flexible U قابل انعطاف
flexible U قابل تغییر
flexible U انعطاف پذیر تا شدنی
flexible U خمش پذیر
flexible joint U اتصال قابل انعطاف
flexible footing U شالوده انعطاف پذیر
flexible file U سوهان نرم
flexible cord U سیم قابل انعطاف
flexible cord U قیطان
flexible conduit U لوله حفاظ نرم
flexible cable U کابل خم پذیر
flexible disk U دیسک انعطاف پذیر
flexible hose U شلنگ
flexible disk U دیسک قابل انعطاف
flexible pavement U شوسه انعطاف پذیر
flexible pavement U شوسه نرم
flexible lead U اتصال قابل انعطاف
flexible tariff U تعرفه انعطاف پذیر
flexible price U قیمت انعطاف پذیر
flexible pipe U لوله تاشو
flexible pipe U لوله خرطومی
flexible skirt U پوششقابلانعطاف
flexible tube U تیوبقابلانعطاف
flexible shaft U محور قابل انعطاف
flexible rubber hose U شلنگلاستیکیانعطافپذیر
flexible hose connection U رابطانعطافپذیرلوله
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
flexible roller bearing U رولبرینگ فنری
flexible drive tool U ابزار گردان
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
flexible metal conduit U لوله حفاظ خرطومی
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
flexible exchange rate U نرخ ارزانعطاف پذیر
flexible exchange rate U نرخ متغیر ارز
flexible steel wire rope U طناب فولادی خم شو
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
flexible mild steel wire rope U طناب فولادی نرم
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
budget U اعتبار
budget U بودجه
budget U حساب درامد وخرج
annual budget U بودجه سالانه
administrative budget U بودجه اداری
budget period U دوره بودجه
preliminary budget U بودجه ابتدائی
balanced budget U بودجه متوازن
budget balance U تعادل بودجه
budget balance U توازن بودجه
budget bureau U دفتر بودجه
budget ceiling U سقف بودجه
budget classification U طبقه بندی بودجه
budget comittee U گروه بودجه
budget constaint U محدودیت بودجهای
government budget U بودجه دولت
state budget U بودجه دولت
household budget U بودجه خانوار
budget account حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
variable budget U بودجه متغیر
unified budget U بودجه واحد
unbalanced budget U بودجه نامتوازن
to p for a sum in the budget U مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
provide for in the budget U در بودجه پیش بینی کردن
program budget U بودجه برنامهای
preliminary budget U بودجه مقدماتی
cyclical budget U بودجه دورانی
operating budget U بودجه بهره برداری
operating budget U بودجه عملیاتی
national budget U بودجه ملی
municipal budget U بودجه شهرداری
budget constraint U محدودیت بودجه
budget surplus U مازاد بودجه
family budget U بودجه خانوار
family budget U بودجه خانواده
cyclical budget U بودجه ادواری
budget period U زمان بودجه
development budget U بودجه عمرانی
budget process U فرایند بودجه
current budget U بودجهای که برای یک سال مالی تدوین شود
current budget U بودجه جاری
budget process U مراحل بودجه
cash budget U بودجه نقدی
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
capital budget U بودجه تاسیساتی
capital budget U بودجه سرمایهای
budget surplus U اضافه بودجه
financial budget U بودجه مالی
fixed budget U بودجه ثابت
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
budget deficit U کسر بودجه
budget deficit U کسری بودجه
budget data U اطلاعات بودجه
budget estimates U براوردهای بودجهای
budget cycle U مراحل بودجه
budget cycle U گردش بودجه
budget execution U اجرای بودجه
budget expenditures U مخارج بودجه
budget item U اقلام نقدی
budget item U اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
budget line U خط بودجه
budget credit U اعتبار بودجه
budget determinant U تعیین بودجه
The welfare budget has been cut down. U از بودجه رفاهی مقداری زده اند
The budget deficit of 1980 . U کسر بودجه سا ل1980
command budget estimate U براوردبودجه
balanced budget theorem U قضیه بودجه متوازن
balanced budget multiplier U ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
national economic budget U بودجه اقتصادی ملی
cyclically balanced budget U بودجه متوازن ادواری
budget forecasting model U مدل پیشگویی بودجهای
command budget estimate U براورد بودجه یکان
multiplier effect of a balanced budget U اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com