Perdic | first order reaction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	first order reaction U	واکنش مرتبه یک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	pseudo first order reaction U	واکنش شبه مرتبه یک
	second order reaction U	واکنش مرتبه دوم
	third order reaction U	واکنش مرتبه سه
Other Matches

	marching order [travel order] U	دستور پیشروی [ارتش]
	overall reaction U	واکنش کل
	reaction U	پرتو
	reaction U	عکس العمل
	reaction U	واکنش
	reaction U	انفعال عکس العمل
	reaction U	انعکاس
	reaction U	واکنشی
	cannizzaro reaction U	واکنش کانیزارو
	net reaction U	واکنش نتیجه
	backward reaction U	واکنش برگشت
	balanced reaction U	واکنش موازنه شده
	bimolecular reaction U	واکنش دو مولکولی
	metabolic reaction U	واکنش سوخت و سازی
	mass reaction U	واکنش کلی
	insertion reaction U	واکنش جایگیری
	instantaneous reaction U	واکنش انی
	intermediate reaction U	واکنش واسطه
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	intermolecular reaction U	واکنش بین مولکولی
	instantaneous reaction U	واکنش فوری
	neutralization reaction U	واکنش خنثی شدن
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	reaction chamber U	محفظه فعل و انفعال
	rate of reaction U	سرعت واکنش
	antarafacial reaction U	واکنش دوزخی
	quenching reaction U	واکنش فرونشانی
	armature reaction U	واکنش ارمیچر
	armature reaction U	عکس العمل ارمیچر
	precipitation reaction U	واکنش رسوب دهنده
	polyadiition reaction U	واکنش چند افزایشی
	redox reaction U	واکنش اکسایش- کاهش
	chain reaction U	واکنش زنجیری یاهستهای
	avoidance reaction U	واکنش اجتنابی
	nuclear reaction U	واکنش هستهای
	aldol reaction U	واکنش الدولی
	homogeneous reaction U	واکنش همگن
	conversion reaction U	واکنش تبدیلی
	false reaction U	واکنش کاذب
	exothermic reaction U	واکنش گرماده
	cross reaction U	سطح مقطع
	cycloaddition reaction U	واکنش حلقه زایی
	exchanger reaction U	واکنش تبادلی
	endothermic reaction U	واکنش گرماگیر
	deferred reaction U	واکنش معوق
	delayed reaction U	واکنش درنگیده
	displacement reaction U	واکنش جانشینی
	emergency reaction U	واکنش اضطرار
	elimination reaction U	واکنش حذفی
	elementary reaction U	جزء واکنش
	favorskii reaction U	واکنش فاروسکی
	consecutive reaction U	واکنش پی در پی
	forward reaction U	واکنش رفت
	chemical reaction U	واکنش شیمیایی
	heterogeneous reaction U	واکنش ناهمگن
	circular reaction U	واکنش چرخشی
	heat of reaction U	گرمای واکنش
	cleavage reaction U	واکنش گسسته شدن
	haloform reaction U	واکنش هالوفرم
	half reaction U	نیم واکنش
	growth reaction U	واکنش رشد
	grief reaction U	واکنش سوگ
	fugue reaction U	واکنش گریز
	concentred reaction U	واکنش همزمان
	electrocyclic reaction U	واکنش الکتروسیکلی
	aldol reaction U	تراکم الدولی
	adverse reaction U	نتیجه جانبی
	shortening reaction U	واکنش کوتاه سازی
	reformatsky reaction U	واکنش رفرماتسکی
	reaction turbine U	توربین عکس العملی
	reaction turbin U	توربین فشار زیاد
	reaction turbin U	توربین عکس العملی
	reaction timer U	زمان سنج واکنش
	condensation reaction U	واکنش تراکمی
	reaction time U	زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
	reaction time U	زمان عکس العمل
	reaction time U	زمان واکنش
	reaction threshold U	استانه واکنش
	shortening reaction U	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
	substitution reaction U	واکنش استخلافی
	suprafacial reaction U	واکنش تک رخی
	adverse reaction U	اثر فرعی
	adverse reaction U	اثر جانبی
	side reaction U	واکنش جانبی
	reversible reaction U	واکنشبرگشتپذیر
	reaction direction U	جهتواکنش
	witting reaction U	واکنش ویتیگ
	wassermann reaction U	ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
	unimolecular reaction U	واکنش تک مولکولی
	transfer reaction U	واکنش انتقالی
	thermonuclear reaction U	واکنش گرما- هستهای
	reaction progress U	پیشرفت واکنش
	reaction chamber U	اطاق واکنش
	reaction coordinates U	مختصات واکنش
	reaction formation U	واکنش وارونه
	reaction curve U	منحنی واکنش
	reaction force U	نیروی عکس العمل
	reaction curve U	منحنی عکس العمل
	reaction drills U	تمرینهای واکنشی
	reaction equation U	معادله عکس العمل
	reaction equation U	معادله واکنش
	acid reaction U	واکنش اسیدی
	alarm reaction U	واکنش هشدار
	adverse reaction U	عوارض جانبی [اثر جانبی]
	reaction graph U	گراف واکنش
	chain reaction U	واکنش زنجیری
	chain reaction U	واکنش زنجیرهای
	addition reaction U	واکنش افزایشی
	reaction products U	فراوردههای واکنش
	reaction engine U	موتور عکس العملی
	reaction key	کلید واکنش
	reaction potential U	پتانسیل واکنش
	reaction of support U	عکس العمل تکیه گاه
	effective reaction potential U	حد موثر نیرومندی واکنش
	wolf kishner reaction U	واکنش ولف- کیشنر
	markovnikoff addition reaction U	واکنش افزایشی مارکونیکوف
	michael addition reaction U	واکنش افزایشی مایکل
	reaction [answer, commentary] U	رای
	reaction [answer, commentary] U	نظر
	oxidative addition reaction U	واکنش افزایشی اکسایشی
	load reaction brake U	ترمز فشار باد
	ring clossure reaction U	واکنش حلقه بندی
	ring opening reaction U	واکنش حلقه گشا
	roasting reaction method U	روش واکنش تشویهای
	hand to mouth reaction U	واکنش دست به دهان بردن
	olefin metathesis reaction U	واکنش مبادله اولفینی
	half cell reaction U	واکنش نیم سلول
	reaction [answer, commentary] U	پاسخ
	step reaction polymerization U	بسپارش مرحلهای
	oxidation reduction reaction U	واکنش اکسایش- کاهش
	symmetry allowed reaction U	واکنش مجاز از لحاظ تقارن
	reaction rate of constant U	ثابت سرعت واکنش
	modulus of subgrade reaction U	ضریب عکس العمل
	acute stress reaction U	واکنش حاد فشار روانی
	addition elimination reaction U	واکنش افزایشی- حذفی
	advancement degree of reaction U	درجه پیشرفت واکنش
	coefficient of subgrade reaction U	ضریب عکس العمل
	average reaction rate U	مقدار متوسط واکنش
	cis addition reaction U	واکنش افزایشی سیس
	controlled thermonuclear reaction U	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
	average reaction rate U	سرعت متوسط واکنش
	absolute reaction rate U	سرعت واکنش مطلق
	acid catalyzed reaction U	واکنش کاتالیزور شده با اسید
	free radical chain reaction U	واکنش زنجیری رادیکالی
	law of additivity of reaction heat U	قانون جمع پذیری گرمای واکنش
	order U	سفارش دادن
	out of order <idiom> U	کارنکردن
	by order of U	حسب الامر
	order U	حواله کرد حواله کردن دستور
	out of order <idiom> U	برخلاف قانون ،نامناسب
	In this order. In this way. U	باین ترتیب
	order U	امر
	in order that i may go U	برای اینکه بروم
	order U	راسته
	order U	مرتبه
	well-order U	خوش ترتیب [ریاضی]
	in order to <idiom> U	اعتماد شخص را بدست آوردن
	to order <idiom> U	به ترتیب
	in order U	دایر
	in order U	صحیح
	in order U	درست
	in order that U	تا اینکه
	in order that U	برای اینکه
	in order that he may go U	برای اینکه برود
	order off U	حکم خروج
	by order of U	فرمان
	to the order of U	در وجه
	to the order of U	به حواله کرد
	to the order of U	بحواله کرد
	order U	مرتب کردن
	order U	سفارش دادن دستور دادن
	order U	نظم دادن
	order U	سفارش دادن کالا یا جنس
	order U	دستورالعمل دستور
	order U	سبک معماری
	order U	شیوه
	order U	نظام معماری
	order U	حکم
	order U	دستورالعمل
	order U	خرید سفارش خرید
	order U	حواله
	order about U	پیوسته پی فرمان فرستادن
	second order U	مرتبه دوم
	order U	دستورعملیاتی
	order U	دستور دادن
	order U	ترتیب
	order U	ترتیب انجام کار
	order U	فرمان نظم
	re order U	سفارش دوم باره
	order [placed with somebody] U	دستور [ازطرف کسی]
	in order to ... U	تا [اینکه ]
	first order U	مرتبه اول
	in order to ... U	برای [اینکه]
	out of order U	خراب
	out of order U	درهم برهم
	out of order U	نادرست
	order U	نظم
	order U	سفارش دادن تنظیم کردن
	order U	منظم کردن
	order U	ن