English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
film sprocket U پایهنگهدارفیلم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sprocket U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket U تاج زنجیر
sprocket U دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
sprocket U دندانهء زنجیری
sprocket U دنده زنجیر
sprocket U قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
sprocket U چرخ خورشیدی
sprocket U ملخک
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
sprocket U چرخ زنجیر
sprocket U دندانه دور چرخ
sprocket wheel U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket wheel U چرخ زنجیر
sprocket holes U سوراخهای چرخ دندهای
chain sprocket U چرخ زنجیر
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
sprocket hole U سوراخ زنجیری
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
sprocket chain U زنجیر دندانه دار
film U فیلم عکاسی
film U پوسته
film U تاری چشم فیلم برداشتن از
film U غبار
film U سینما
film U فیلم سینما
film U پرده نازک
film U غشا
film U فیلم
thin film U لایه نازک
film star U ستارهیکفیلم- سوپراستار
film pack U جایفیلم
film leader U فیلم
lidding film U کلاهک لیوان
film speed U ضبطشتاب
sheet film U فیلمصفحهای
lidding film U سرپوش لیوان
film leader U سر
film disc U صفحهفیلم
thin film U غشای نازک
unwatchable [film, TV] <adj.> U ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
x ray film U فیلم رونتگن
cartridge film U فیلمفشنگی
The message of the film is that ... U پیام این فیلم این است که ...
cassette film U فیلمدوربین
roll film U فیلملولهای
oxide film U قشر اکسیدی
reversal film U فیلم معکوس
film badge U برگ شناسایی فیلم
instruction film U فیلم درسی
film developer U سازنده فیلم
instruction film U فیلم اموزشی
gas film U لایه یا قشر گازی
film resistor U مقاومت غشایی
film recorder U فیلم نگار
film recorder U ضباط فیلم
film reader U فیلم خوان
film evaporator U تبخیر کننده پوسته
magnetic film U غشاء مغناطیسی
magnetic film U لایه فیلم مغناطیسی
film cutout U فیوز پوستهای
film-strip U نوار فیلم
film-strips U نوار فیلم
acetate film U فیلم استاتی
acetate film U پوسته استاتی
negative film U فیلم منفی
oxidation film U قشر اکسید
oxide film U لایه اکسیدی
film badge U علامت تشعشعات اتمی
positive film U فیلم مثبت
film strip U نوار فیلم
To take pictures. To photograph. To film. U عکس انداختن
She portrays a dancer in the film. U او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
film rewind knob U دکمهچرخشفیلم
Make three copies of each film. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
film guide roller U حلقهراهنمایفیلم
still video film disc U سطحفلاپیدیسک
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
thick film circuit U مدار غشایی ضخیم
magnetic thin film U غشاء نازک مغناطیسی
magnetic film storage U ذخیره فیلم مغناطیسی
thin film circuit U مدار غشایی نازک
thin film memory U حافظه غشایی نازک
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
film cassette chamber U محلقرارگیریفیلم
film drying cabinet U مخزنخشککنندهعکس
film guide rail U ریلراهنمایفیلم
film leader indicator U راهنمایفیلمخودکار
film rewind system U دستگاهپرگردانفیلم
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
It was a sI'lly boring film (movie). U فیلم لوس وخنکی بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com