English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
file handle U دسته سوهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
handle U دسته گذاشتن
handle U دست زدن
handle U دستکاری کردن
handle U دستگیره
handle U مانور کردن
handle U اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
the handle to one's name U لقب
this will a for a handle U بکارمن نمیخورد
handle U رفتار کردن استعمال کردن
handle U سروکارداشتن با
handle U بکار بردن
handle U دست زدن به
handle U احساس بادست
handle U وسیله لمس
handle U دسته
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
handle U سیم بین چکش و دستگیره
handle U خرید و فروش کردن
to handle something U چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم]
handle U قبضه شمشیر
handle U شمارهای که فایل فعال را مشخص میکند در برنامهای که به فایل دستیابی دارد
this will a for a handle U بدرمن نمیخورد
handle U نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
handle U ضامن دستگیره
handle U با دست عمل کردن
handle U دست داشتن دسته
handle U گیره نگهدارنده
take-up handle U دستهسوارکننده
handle U گیره
basket handle U گذرگاهبهشکلدستهزنبیل
brake handle U ترمزدستی
carriage handle U دستگیرهحامل
carrying handle U دستهحمل
to handle something with care U چیزی را با احتیاط جابجا کردن
capstan handle U هندل
balanced handle U دسته تعادل
shaped handle U دستهحالتدهنده
starter handle U دستهآغازگر
crank handle U اهرم دستی
grip handle U جادستی
side handle U دستهجانبی
safety handle U دستهایمنی
gun handle U دستهتلمبه
retractable handle U دستهجمعشو
pull handle U دستهکشش
lifting handle U دستهبلندکننده
knob handle U دکمهدستی
grab handle U دستگیره
traversing handle U دستهعرضی
turning handle U دستهچرخشگر
cross handle U ضامنضربدری
door handle U دستگیرهدر
fly off the handle <idiom> U از کوره در رفتن
The handle of the bucket has come off. U دسته سطل کنده شده
carrier handle U دستگیره حمل
carrier handle U دسته حمل
half handle U نیمدسته
elevating handle U دستهبالابر
door-handle U دستگیرهدر
types of handle U انواعدسته
insulated handle U دستهعایقدار
auxiliary handle U دستهکمکی
door-handle U اهرم در
guide handle U دستهیراهنما
star handle U دستگیره گردان
handle bar U دسته دوچرخه
man handle U با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
hammer handle U دسته چکش
scoop handle U مشته
jug handle U شکاف به عرض دست
knurled handle U دستگیره اج دار
reshape handle U دایره کوچک نمایش داده شده روی یک فریم اطراف یک شی یا تصویرکه کاربرمیتواندانتخاب کند وبکشد تا شکل فریم یا شی گرافیکی را تغییردهد
operating handle U دستگیره عامل
pump handle U زیاد تکان دادن
operating handle U دستگیره کولاس
handle bar U فرمان
the handle of the face U بینی
handle the ball U دست زدن توپزن به توپ
handle escutcheon U روقفلی دسته
handle escutcheon U روقفلی فرمان
operating handle U دستگیره راه اندازی
lever handle U دستگیره اهرم
handle bar U دسته موتورسیکلت
charging handle U دستهینشانگیر
the handle of the face U دماغ
handle bar arm U دسته فرمان
oxygen control handle U دستهکنترلاکسیژن
interior door handle U دستهداخلدر
pistol grip handle U دستهنگهدارندهپیستون
window winder handle U دستگیرهحرکتدهندهشیشه
inside door handle U دستگیره داخل درب اتومبیل
I can handle (cope with) hom. U از پس اوبرمی آیم
Handle the boxes with care. U جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
handle with kid gloves <idiom> U باکسی همکاری دقیق داشتن
air brake handle U دستهترمزهوایی
anti-vibration handle U دستهضدلغزش
figure skiing handle U دستهچوباسکی
The door – handle has broken off. U دسته درشکسته است
I wI'll show you! Who do you think you are ?I know how to handle (treat) people like you ! U خیال کردی! خیالت رسیده ! ( درمقام تهدید )
To fly into a rage. To foly off the handle. U آتشی شدن (ازکوره دررفتنن )
file name U نام فایل
file name U نام پرونده
to keep on file U ضبط کردن
to keep on file U درپرونده نگاه داشتن
to file off or away U باسوهان بردن
keep on file U بایگانی کردن
to file off U رژه رفتن
to file off or away U زدودن
file U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file U فایل
file U سوهان
file U بایگانی
file U بخشی از داده روی کامپیوتر
file U در صف راه رفتن
file U ردیف صف به صف کردن
file U ستون
file U به خط کردن
file U پرونده ستون
file U ستون کردن بایگانی کردن
file U اصلاح کردن
file U رژه رفتن
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
com file U COفایل
associated file U متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
associated file U سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
file U پرونده
file U دسته کاغذهای مرتب
file U ساییدن پرداخت کردن
I/O file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
file U سوهان زدن
com file U در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
file U بایگانی کردن
file U صورت
file U صف درپرونده گذاشتن
file U قطار
file U فهرست
file U اهن سای
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
pif file U فایل PIF
policy file U پرونده خط مشیها و دستورات
polishing file U سوهان صیقل
piggyback file U فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
invisible file U فایل نامرئی
problem file U پرونده مسئلهای
round file U سوهان گرد
resource file U فایل منبع
inverted file U فایل معکوس شده
inverted file U فایل معکوس
report file U فایل گزارش
readme file U فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
random file U پرونده تصادفی
random file U فایل تصادفی
inverted file U فایل وارونه
program file U فایل برنامه
PCX file U روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
pc file iii U یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
labeled file U پرونده برچسب دار
sequential file U فایل ترتیبی
local file U فایل محلی
logical file U پرونده منطقی
logical file U فایل منطقی
master file U شاه پرونده
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
mill file U سوهان دستی
multireel file U پرونده چند حلقهای
multivolume file U فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
multivolume file U نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
needle file U سوهان سوزنی
open file U ستون باز شطرنج
open file U فایل باز
partitioned file U پرونده جزء بندی شده
multivolume file U فایل چندحجمی
rotary file U پروندهچرخشی
volatile file U فایل فرار
trickle file U فایل چکهای
transaction file U فایل تراکنش پرونده تراکنش
transaction file U فایل تغییرات
transaction file U پرونده تراکنش
to file for bankruptcy U اعلان ورشکستگی کردن
to file past U رژه رفتن
to bite a file U اب درهاون ساییدن
to bite a file U اهن سردکوبیدن
three square file U سوهان سه گوش
threaded file U پرونده نخی
volatile file U پرونده فرار
WAV file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
tag file U فایل برچسب
spike file U بایگانیسوزنی
suspension file U پوشهآویزان
file guides U راهنمایپرونده
expanding file U فایلگسترده
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
file leader U سردسته
work file U فضای کاری که برای کار جاری اشغال شده است
work file U نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
threaded file U فایل نخی
the rank and file U توده مردم عادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com