Perdic | fatigue testing machine | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	fatigue testing machine U	دستگاه ازمایش کننده خستگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	vibratory testing machine U	دستگاه ازمایش نوسان
	material testing machine U	دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
	hardness testing machine U	دستگاه ازمایش سختی
	vibratory testing machine U	لرزه سنج
	fatigue bending machine U	دستگاه خمش دائمی
	use testing U	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
	testing U	ازمایش
	self testing U	خودازما
	testing U	ازمودن
	testing transformer U	مبدل تعمیرکار
	program testing U	ازمایش برنامه
	field-testing U	ازمون پایکار
	hypothesis testing U	فرضیه ازمایی
	testing load U	بار ازمایش
	testing load U	بار ازمون
	testing of materials U	ازمایش مواد
	testing of materials U	ازمایش مقاومت مصالح
	testing stand U	سکوی ازمایش
	testing stand U	میز ازمایش
	testing time U	دوره ازمون
	testing time U	زمان ازمایش
	system testing U	ازمایش سیستم
	automatic testing U	ازمایش خودکار
	alpha testing U	ازمایش الفا
	testing of materials U	ازمایش مصالح
	regression testing U	ازمایش رگرسیون
	reality testing U	واقعیت ازمایی
	beta testing U	ازمایش بتا
	saturation testing U	ازمایش اشباعی
	material testing U	ازمایش مصالح
	program testing U	تست برنامه
	stress testing U	تست حساسیت
	fatigue U	رنج
	fatigue U	خسته شدن
	fatigue U	خستگی
	fatigue U	کار بیگاری لباس کار کار اجباری درسربازخانه
	fatigue U	خسته کردن
	fatigue U	خستگی فرسودگی
	fatigue U	فرسودن
	fatigue U	خستگی کوفتگی
	fatigue U	فرسودگی
	engine testing stand U	محل ازمایش موتور
	material testing laboratory U	ازمایشگاه مصالح ساختمانی
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	insulation testing apparatus U	عایق سنج
	light gap testing U	ازمایش فاصله نور
	metal fatigue U	فلزیکهکارائیخودراازدستدادهباشد
	thermal fatigue U	خستگی حرارتی
	magnetic fatigue U	خستگی مغناطیسی
	fatigue of material U	فرسودگی مواد
	fatigue duty U	کاراجباری در سربازخانه
	fatigue duty U	کار بیگاری
	fatigue duty U	بیگاری
	fatigue dress U	جامه بیگاری
	fatigue strength U	استحکام خستگی
	fatigue test U	ازمایش خستگی
	fatigue test U	ازمون خستگی
	corrosion fatigue U	استهلاک در اثر زنگ زدگی
	combat fatigue U	روان رنجوری جنگ
	muscular fatigue U	خستگی عضلانی
	fatigue limit U	حد خستگی
	impluse voltage testing plant U	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
	torsional fatigue strength U	استحکام فرسودگی پیچشی
	low cycle fatigue U	خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
	limit fatigue stress U	حد دوام
	tensile fatigue test U	ازمایش کشش- خستگی
	bending fatigue strength U	مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
	intrinsic fatigue strength U	استحکام فرسودگی ذاتی
	high cycle fatigue U	خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
	fatigue bending test U	ازمایش خمش دائمی
	rated fatigue limit U	حد دوام نامی
	transverse fatigue test U	ازمایش خستگی عرضی
	machine sensible U	قابل درک توسط کامپیوتر
	machine U	کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
	two way machine U	ماشین دو راهه
	d.c. machine U	ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
	machine U	دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
	machine U	عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
	machine U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machine U	دستگاه
	machine U	تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
	machine U	سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
	machine U	ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
	machine U	خطای ناشی از خرابی قطعه
	machine U	ماشین
	machine U	شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
	machine U	کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
	machine U	ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
	machine U	کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
	machine U	کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
	machine U	زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
	machine U	بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
	machine U	بیت اجرا میشود
	machine U	غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
	machine U	فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
	machine U	براده برداشتن
	machine U	شیارانداختن روی فلز
	machine U	تراشکاری کردن صیقل کردن
	machine U	خطای ناشی خرابی سخت افزار
	machine U	که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
	machine U	دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
	machine U	ماشین کردن با ماشین رفتن
	machine U	یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
	machine U	نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
	machine U	تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
	machine U	زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
	machine U	تراشیدن ماشین
	molding machine U	دستگاه قالب گیری
	planing machine U	ماشین کندگی
	milling machine U	دستگاه فرز
	punching machine U	دستگاه پانچ
	mortising machine U	دستگاه کام کنی
	punching machine U	دستگاه منگنه
	machine readable U	خواندنی توسط ماشین
	printer machine U	ماشین چاپ
	machine oil U	روغن ماشین
	planer machine U	ماشین صفحه تراش
	open machine U	ماشین باز
	object machine U	ماشین مقصود
	printer machine U	دستگاه چاپ
	punching machine U	ماشین سوراخکن
	multi way machine U	دستگاه چند راهه
	mowing machine U	علف چین
	mowing machine U	ماشین علف چینی
	milling machine U	ماشین فرز
	machine operator U	متصدی ماشین
	machine run U	اجرای ماشین
	machine number U	عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
	machine number U	عدد سرعت هواپیما
	machine shop U	کارگاه محاسبات ماشینی
	machine learning U	فراگیری ماشین
	machine time U	وقت ماشین
	machine time U	زمان ماشین کاری
	machine run U	رانش ماشین
	machine ringing U	زنگ ماشینی
	machine oriented U	ماشین گرا
	machine operator U	اپراتور ماشین
	machine operator U	اپراتوردستگاه
	machine operator U	کارگردان ماشین
	machine operating U	عملکرد ماشین
	machine readable U	قابل خواندن توسط ماشین
	machine recognization U	بازشناختی توسط ماشین
	machine representation U	نمایش ماشیی
	machine translation U	ترجمه ماشینی
	machine language U	زبان ماشین
	machine fault U	نقص ماشین
	machine fault U	عیب ماشین
	machine error U	خطای ماشین
	machine equipment U	تجهیزات ماشین
	machine down time U	زمان معطلی دستگاه
	machine down time U	زمان توقف ماشین
	machine designer U	طراح ماشین
	milking machine U	ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
	machine foundation U	پایه دستگاه
	machine frame U	چارچوب دستگاه
	machine interupption U	وقفه ماشین
	machine welding U	جوشکاری ماشینی
	machine intelligence U	هوش ماشین
	machine instruction U	دستورالعمل ماشین
	machine word U	کلمه ماشین
	machine independent U	مستقل از ماشین
	machine gunner U	مسلسل چی
	milling machine U	ماشین تراش
	fruit machine U	جک پات
	rowing machine U	ماشینپایی
	kidney machine U	ماشینکمکیبرایافرادبیمار
	cog in the machine <idiom> U	قطرهای از دریا
	plaiting machine U	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
	pleating machine U	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
	plaiting machine U	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
	pleating machine U	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
	machine hall U	راهرویماشین
	fuelling machine U	ماشینسوخت
	pinball machine U	ماشین ساچمه پران
	sub-machine gun U	مسلسل دستی
	sub-machine gun U	تیربار دستی
	sub-machine gun U	تیربار خودکار
	sub-machine guns U	مسلسل دستی
	sub-machine guns U	تیربار دستی
	sub-machine guns U	تیربار خودکار
	accept machine	دستگاه پذیرنده
	fax machine U	فاکس
	boring machine U	دریل [ابزار]
	drilling machine U	دریل [ابزار]
	facsimile (machine) U	دستگاه فکس
	fax (machine) U	دستگاه فکس
	freezing machine U	فریزر [غذا و آشپزخانه]
	drilling machine U	مته برقی [ابزار]
	boring machine U	مته برقی [ابزار]
	dyeing machine U	ماشین رنگرزی
	sweeper [machine] U	ماشین خاکروب
	boring machine U	دستگاه مته [ابزار]
	drilling machine U	دستگاه مته [ابزار]
	reaping machine U	ماشین درو
	smart machine U	ماشین هوشیار
	snow machine U	ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
	sowing machine U	ماشین تخم کاری
	sowing machine U	بذر افشان
	spininning machine U	ماشین یا دستگاه ریسندگی
	spreading machine U	مقسم بتن