Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operations
U
عملیات
f.of operations
U
حوزه عملیات
operations
U
نحوه استفاده ازدستگاهها
covert operations
U
عملیات مخفی
air operations
U
عملیات هوایی
building operations
U
عملیات ساختمانی
air operations
U
میز ردنگاری هوایی
airmobile operations
U
عملیات هوارو
covert operations
U
عملیات پنهانی
denial operations
U
عملیات ممانعتی
denial operations
U
عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
Military operations.
U
عملیات نظامی
deputy for operations
U
معاونت عملیات
stability operations
U
عملیات ارام سازی
airmobile operations
U
عملیات متحرک هوایی
continuity of operations
U
تسلسل عملیات
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
clearing operations
U
عملیات مین روبی
clearing operations
U
عملیات پاک کردن مین
base of operations
U
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of operations
U
پایگاه عملیات
combat operations
U
مرکز عملیات رزمی
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
concept of operations
U
تدبیر عملیات
concept of operations
U
روش اجرای عملیات
concrete operations
U
عملیات عینی
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
continuity of operations
U
مداومت عملیات
theater of operations
U
صحنه عملیات
terminal operations
U
عملیات اسکلهای
maritime operations
U
عملیات دریایی یا ناوگانی
operations room
U
centre combatinformation: syn
operations room
U
اتاق عملیات
operations research
U
تحقیق در عملیات
operations research
U
تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
operations personal
U
پرسنل عملیات
night operations
U
عملیات شبانه
operations detachment
U
عنصرعملیات رسد عملیات
operations detachment
U
قسمت مسئول عملیات
operations analysis
U
تجزیه و تحلیل عملیات
operations code
U
کد عملیاتی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
logical operations
U
عملیات منطقی
flight operations
U
عملیات پرواز
terminal operations
U
عملیات بارانداز
formal operations
U
عملیات صوری
stability operations
U
عملیات تامین ثبات داخلی
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
radiological operations
U
عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
joint operations
U
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
operations code
U
رمز عملیاتی
psychological operations
U
عملیات روانی
over the beach operations
U
عملیات کرانهای
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
joint amphibious operations
U
عملیات مشترک اب خاکی
chief of naval operations
U
فرمانده عملیات دریایی
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
open market operations
U
عملیات بازار ازاد
data transfer operations
U
عملیات انتقال داده
computer operations manager
U
مدیر عملیات کامپیوتر
black market operations
U
عملیات بازار سیاه
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
air ground operations
U
عملیات مشترک زمینی وهوایی
Counter – espionage operations k.
U
عملیات ضد جاسوسی
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
the four basic arithmetic operations
U
چهار عمل اصلی
[ریاضی]
vehicle used for migrant-smuggling operations
U
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
assistant chief of staff, g (operations
U
رکن سوم اداره سوم
assistant chief of staff, g (operations
U
معاونت عملیات
type
U
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type
U
سنخ تیپ
type of use
U
نمونه کاربرد
he is not of that type
U
جنم انراندارد
type
U
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
he is not of that type
U
ازان قبیل اشخاص نیست
type
U
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type
U
سنخ
type
U
فرمان TYPE
type
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type
U
ساختمان
type
U
حروف چاپی حروف چاپ
type
U
کلیشه
type
U
باسمه ماشین تحریر
type
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
type
U
نمونه
type
U
نوع خون را معلوم کردن
type
U
نوع خون
type
U
قبیل
type
U
با ماشین تحریر نوشتن
type
U
مدل
type
U
نوع
type
U
تیره
type
U
قسم
type
U
رقم
type
U
گونه الگو
theoretical type
U
سنخ نظری
thinking type
U
سنخ اندیشه ورز
t type aerial
آنتن
view type
U
نوع نما
soil type
U
نوع خاک
p type semiconductor
U
نیمه هادی نوع "پی "
personality type
U
سنخ شخصیت
pyknic type
U
سنخ فربه تن
oscillating type
U
مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
raised type
U
حروف برجسته برای
reactive type
U
سنخ واکنشی
schizophrenic type
U
سنخ اسکیزوفرنیایی
social type
U
سنخ اجتماعی
ordinal type
U
نوع معمولی
type table
U
نوع جدول تیر
type metal
U
فلز چاپ
soil type
U
تیپ خاک
to page up type
U
حروف چیده را صفخه بندی کردن
to type in quadruplicate
U
چهارنسخه ماشین کردن
type tests
U
ازمایشهای نوعی
type writer
U
حرف نگار
type metal
U
فلز حروف ریزی
type writer
U
ماشین تحریر
viscous type
U
سنخ ستبرتن
type load
U
نوع مهمات هواپیما
visual type
U
سنخ دیداری
we have a seedless type too
U
یک رقم بی هسته هم داریم
type load
U
نوع بار مهمات
wrap around type
U
گونه نوشتار محیطی
type two error
U
خطای نوع دوم
type writer
U
ماشین تحرر
type of duty
U
نوع کار
type write
U
با ماشین تحریر نوشتن
type table
U
نوع جدول سازمان
type style
U
سبک فونت
type size
U
اندازه فونت
type size
U
اندازه حروف
type setter
U
حروف چین
type s conditioning
U
شرطی شدن نوع اس
type write
U
ماشین نویسی کردن
type r conditioning
U
شرطی شدن نوع ار
type one error
U
خطای نوع اول در ازمون فرضها
type ii error
U
خطای نوع دوم
type i error
U
خطای نوع اول
type genus
U
نوع مشخص
Type cable
U
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
Type cable
U
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
U
میکرون
Type cable
U
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable
U
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable
U
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable
U
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
type write
U
ماشین کردن
type bar
U
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
type bar
U
میله ماشین تحریر
type command
U
فرماندهی ناو گروه
type command
U
نوع یکان ناو گروه
type genus
U
جنس یاگونه
type front
U
ماشین تایپ به جلو
type front
U
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
touch-type
U
نگارش با روش پرماسی
type of fuel
U
نوعسوخت
type font
U
خانواده حروف
type face
U
طرح حروف
type face
U
نوع ارایش یکان
type face
U
نوع چرخش یکان
type ahead
U
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
criminal type
U
سنخ بزهکار
channel type
U
کانال تایپ
expanded type
U
نوع گسترده
feeling type
U
سنخ احساسی
field type
U
از نوع جنگی
books of this type
U
این نوع کتابها
body type
U
فونت متن
body type
U
سنخ بدنی
field type
U
نوع رزمی
athletic type
U
سنخ پهلوانی
enumerated type
U
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
elite type
U
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
D type connector
U
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
data type
U
نوع داده ها
dead type
U
حروف پخش کردن
dead type
U
حروف پخشی
condensed type
U
چاپ فشرده
condensed type
U
نوع فشرده
drop out type
U
دخشههای متضاد
dysplastic type
U
سنخ بی قواره
ectomorphic type
U
سنخ کشیده تن
installation type
U
نوع یکان
acoustic type
U
سنخ شنیداری
type setting
U
حروف چینی
introversive type
U
سنخ درون گرا
intuitive type
U
سنخ شهودی
kinesthetic type
U
سنخ جنبشی
blood type
U
گروه خون
display type
U
نوع نمایش
mission type
U
متضمن ماموریت
blood type
U
تعیین کردن
blood type
U
گروه خونی
n type material
U
ماده نوع "ان "N
objective type
U
سنخ عینی
mission type
U
حاوی ماموریت
auditory type
U
سنخ شنیداری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com