Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fan failed
U
چتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
failed
U
شکست خوردن
failed
U
رد شدن قصور ورزیدن
failed
U
عقیم ماندن ورشکستن
failed
U
وا ماندن
failed
U
درماندن
failed
U
مردود شدن
failed
U
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed
U
رد شدن
failed
U
ورشکست شدن
failed
U
قصور کردن
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
canned failed fuel
U
لولهسوختزائد
failed fuel bay
U
صفحهسوختمصرفشده
failed fuel canning
U
قوطیکردنسوختمصرفشده
I couldnt (failed to) get that long- cherished wish.
U
داغش به دلم ماند
The campaign was considered to have failed.
U
مبارزه
[انتخاباتی]
شکست خورده بحساب آورده شد.
No less than half the students failed the test.
U
کم کمش نیمی از دانش آموزان درآزمون قبول نشدند.
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed
U
چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com