English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
factory-spun U نخ کارخانه ای
factory-spun U نخ ماشین ریس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spun yarn U نخ تابیده
hard spun U [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
spun glass U شیشه ریسیده
fine spun U نازک ریسته
fine spun U باریک
fine spun U دقیق خیالی
fine spun U غیرعملی
spun rayon U ابریشم مصنوعی تابیده
spun concrete U بتن تنیده
spun concrete U بتن پیش تنیده
spun glass U شیشه تاب خورده
spun glass U شیشه مذاب الیاف مانند
hand spun U نخ تابیده با دست [دستریس]
spun wool U [پشم ریسیده شده و بصورت نخ درآمده]
spun yarn U نخ تابدار و ریسیده شده
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
Z-twist [Z-spun] U راست تاب
spun or span U گذشته
factory U مرکز تولید
factory U قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
factory U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
ex factory U تحویل در کارخانه
factory U کارخانه
factory floor U بخشکارگریکارخانه
factory ship U قایقبزرگومجهزبرایماهیگیری
factory rugs U فرش ماشینی
factory farming U یکجورسیستممزرعهداریکهدرآنبهحیواناتغذایمخصوصدادهمیشودتاسریعتررشدکنند
bomb factory U مکانغیرقانونیساختبمب
car factory U کارخانه خودروسازی
cotton factory U کارخانه نخ ریسی
spinning factory U کارخانه نخ ریسی
factory chimney U دودکش کارخانه
factory economy U اقتصاد کارخانهای
factory order U سفارش ساخت
factory production U تولید کارخانهای
factory system U نظام کارخانهای
pottery factory U کارخانه چینی سازی
factory team U تیم کارخانه اتومبیل سازی
He is running ( runs ) the factory . U او کارخانه را می گرداند
Its no joke running a factory . U اداره کردن یک کارخانه شوخی نیست
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com