English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extra special U فوق العاده
extra special U ویژه
extra special U مخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
Other Matches
extra- U علاوه
extra- U اضافه
extra- U بسیار خیلی
extra- U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- U موضوعی که زیادی است
extra- U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- U خارجی
extra <adj.> U ویژه
extra <adj.> U اضافه
extra <adj.> U علاوه
extra <adj.> U خاص
extra- U یدکی
extra U خارجی
extra U علاوه
extra U یدکی
extra U بزرگ
extra U اضافه
extra U فوق العاده اضافی
extra U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra U زائد
extra- U بزرگ
extra- U فوق العاده اضافی
extra- U زائد
extra- U زیادی
extra U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra U موضوعی که زیادی است
extra U زیادی
extra U بسیار خیلی
extra bed U تخت خواب اضافه
to go the extra mile for someone <idiom> U [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra terrestrial U زمین
extra terrestrial U بیرون از
extra spectral U خارج طیفی
extra essential U غیراصلی
extra scientific U ماورای علم
extra regular U بیقاعده
extra expenses U هزینه نهایی
extra-curricular U زنا
extra-curricular U فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-marital U خارج از زناشویی
extra-mural U فرادانشگاهی
extra-mural U میان دانشگاهی
extra-mural U فرا شهری
extra-mural U فرا -
extra-mural U فرا دیواری
We have two books extra. U دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
extra-mural U ویژهی دانشجویان پاره وقت
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
extra tuition U تدریس خصوصی
extra expenses U هزینه های اضافی
extra-curricular U فوق برنامه
extra essential U غیرضروری
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty U خدمت اضافی
extra current U جریان اضافی
extra cranial U ازجمجمه بیرون
extra cranial U بیرون ازجمجمه
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cover U بازیگر بل گیر
extra cost U هزینه اضافی
extra cosmical U خارج ازعالم
extra cosmical U بیرون ازگیتی
extra charge U هزینه فوق العاده
extra atmospheric U متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra equipment U تجهیزات اضافی
extra official U غیر رسمی
extra professional U خارج حرفهای
extra premium U پاداش اضافی
extra physical U بیرون ازقواعدطبیعی
extra time U وقت اضافی
extra period U وقت اضافی
extra official U بیرون ازوفایف اداری
extra professional U بیرون ازپیشه یاحرفه
extra legal U غیرقانونی
extra equipment U متعلقات ویژه
extra regular U خارج ازقاعده
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special U ویژه
special U استثنایی
special U سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special U خاص
special U حرف غیر عادی در یک نوشتار
special U مخصوص
special U مخصوصا
special U حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special <adj.> U اضافه
special <adj.> U ویژه
special U مخصوص خاص
special <adj.> U خاص
special <adj.> U علاوه
extra good time U وقت معافیت از زندان
extra good time U معافی مشروط از زندان
Do you have an extra pen to lend me? U یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
I crossed out the extra expenses . U هزینه های اضافی را قلم زدم
natives Olivenöl extra U روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
special weapons U جنگ افزارهای ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
special tribunal U دادگاه اختصاصی
special vertict U رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special verdict U رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special troops U یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special troops U یکانهای مخصوص
special effects U جلوههای ویژه
special weapons U جنگ افزار مخصوص
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
as a special exception <adv.> U بطور استثناء
special session U نشست فوق العاده
special session U نشست ویژه
Are there any special fares? U آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
a special menu U صورت غذای مخصوص
Do you have any special rates? U آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
special effect U جلوههایویژه
Special Branch U سازمانپلیسبریتانیا
special mark U علامتمخصوص
special effects U تروکاژ
as a special exception <adv.> U استثنأ
special character U ویژه
special education U اموزش و پرورش استثنایی
special forces U نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special bastard U حرامزاده ویژه
special area U منطقه پرواز مخصوص
special agreement U قرارداد ویژه
special staff U ستاداختصاصی
special agent U وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special jury U هیئت منصفه مخصوص
special administration U اداره قسمت خاصی از ترکه
special majority U اکثریت خاص
special olympics U المپیک افراد استثنایی
special duty U کار ویژه
special bastard U هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special character U دخشه ویژه
special character U علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special contracts U عقود معینه
special contracts U منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special corrections U تصحیحات مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
special character U دخشه
special case U مورد خاص یااستثنایی
special deposits U سپردههای ویژه
special drawing right U حق برداشت مخصوص
special drawing right U حق برداشت ویژه
special case U مورد ویژه
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
special purpose U تک منظوره
special school U اموزشگاه استثنایی
special services U خدمات مخصوص
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special session U جلسه فوق العاده
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
special session U جلسه مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special staff U ستاد تخصصی
special delivery U پست سفارشی
special symbol U نماد ویژه
special symbol U نماد خاص
special team U تیم ذخیره ها
special relativity U نسبیت خصوصی
special registrant U دفتر ثبت نام مخصوص
Paste Special U درج یک شی خاص
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special passport U پاسپورت مخصوص
special property U مالکیت خاص
special passport U پاسپورت ویژه
special purpose U یک منظوره
special party U گروه ویژه
special purpose U خاص منظوره
special ability U توانایی اختصاصی
Paste Special U در یک متن
special plea U دفاع خاص
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
special weight race U مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special acceptance of a bill of U قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
special purpose computer U کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special interest group U گروه
I must make a special note of that. U من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
digital video special effects U نمایشمخصوصعددیعوامل
Every man is made for a special job. <proverb> U هر کس را بهر کارى ساختند .
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com