English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expose to rays U در معرض اشعه قرار دادن در معرض نور گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expose U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
expose U درمعرض اشعه قرار دادن
expose U روباز گذاردن
expose U نمایاندن
expose U باز کردن پوشش
expose U باز کردن جناحها
expose U افشاء کردن
expose U درمعرض گذاشتن نمایش دادن
to expose somebody U لو رفتن هویت کسی
To expose someone . To tell on someone . U کسی را لو دادن
over expose U زیاد روشنایی دادن
expose U بی پناه گذاشتن
expose U بی حفاظ گذاردن
to expose to sale U درمعرض فروش گذاشتن
To discredit (expose) someone. U آبروی کسی راریختن
x rays U اشعه ایکس
x rays U پرتو ایکس
rays U اشعه ها
rays U پرتوها
X-rays U اشعه ایکس
cosmic rays U پرتو کیهانی
cosmic rays U اشعه کیهانی
silvery rays U پرتو سیمین
rontgen rays U پرتو X
rontgen rays U پرتو مجهول
soft x rays U پرتو ایکس کم نفوذ
soft x rays U پرتوایکس نرم
gamma rays U اشعه گاما
to pour rays U پرتو افکندن یا پاشیدن
canal rays U پرتو کانالی
roentgen rays U اشعه رنتگن
rays of light U اشعه نور
actinic rays U اشعه فعال
alpha rays U اشعه الفا
anode rays U پرتو اندی
beta rays U اشعه بتا
canal rays U اشعه مجرایی
cosmic rays U پرتوهای کاسمیک
cathode rays U اشعه کاتدی
cathode rays U پرتو کاتدی
cosmic rays U تشعشع کاسمیک
cosmic rays U تابش کیهانی
radioactive rays U ذرات رادیواکتیو
rays of light U پرتوروشنائی
silvery rays U اشعه نقرهای
primary cosmic rays U پرتو کیهانی
primary cosmic rays U تابش کیهانی
The sun rays dazzle (hit) the eyes. U نور آفتاب چشم رامی زند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com