English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exit track U خروجیخطآهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exit U خروج
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit U خروجی
exit U مرگ درگذشت
exit U عزیمت
exit U خارج شدن
exit U مخرج
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit U بیرون رفتن
exit interview U مصاحبه پایان خدمت
exit point U نقطه خروج
exit point U نقطه مرگ
exit point U نقطه خروجی
exit road U راه خروجی
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
exit turnstile U تیرچهاربازویگردندهخارجی
error exit U در روی خطا
emergency exit U خروج اضطراری
normal exit U درروی عادی
exit visa U مهرپاسپورت
deferred exit U انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
Emergeny exit . U پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
beach exit U معبر ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
exit splitter U شکافنده خروجی
beach exit U محل خروجی اسکله
exit taxiway U خروجیجاده
exit cone U خروجیمخروطی
exit poll U برخه پرسی
exit polls U برخه پرسی
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
emergency exit U در خروج اضطراری
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
high-speed exit taxiway U خروجیتاکسیوباسرعتبالا
track down <idiom> U جستجو کردن
i followed his track U ردپایش را گرفتم
to be on one's track U مراقب حال کسی بودن
to be on one's track U زاغ سیاه کسی راچوب زدن
to keep the track of something U ردچیزیراداشتن
to keep the track of something U پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
keep track of <idiom> U نگهداری یاداشت
to be on one's track U رد کسیرا گرفتن
off the track U بیرون
off the track U ازخط پی گم کرده
off the track U از موضوع پرت
one track U کوتاه فکر
one track U یک راهه
one track U فاقد قوه ارتجاعی
one track U فقط در یک وهله
y track U سه راهی در خط اهن
track off U انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
track U شیار
track U مسیرطی شده
track U ردیابی کردن
track U تعقیب مسیر کردن
track U تعقیب کردن
track U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track U ایز
track U ایز راه
track U خط سیر
track U رد
track U زمین بازیهای میدانی
track U اثار
track U مسیر
track U لبه
track U باریکه
track U پیگردی کردن
track U رد پا
track U اثر
track U خط اهن جاده
track U راه
track U نشان
track U مسابقه دویدن
track U تسلسل
track U توالی ردپاراگرفتن
track U پی کردن
track U دنبال کردن
track U ادامه گوی در مسیربولینگ
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track U شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track U خط
track U مسیر دو
track U راهچه
track U با طناب کشیدن راه
track U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track U پیدا کردن
track U محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track U دنبال کردن یک مسیر به درستی
track U یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track U جاده
track tension U تنظیم شنی تانک
training track U مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
trick track U بازی تخته نردقدیمی
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
cinder track U زمین دو
music track U تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
track diagram U دیاگرام خط
track down a person U رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
track meeting U مسابقه دوومیدانی
track mode U روش تعقیب هدف
track mode U روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
track per inch U مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
track pitch U فاصله شیار
track pitch U گام شیار درجه شیار
track production U فهور هدف
track production U شروع تعقیب هدف
track return U مدار برگشت
track spacing U فاصله بین تعقیبها
track telling U ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track tension U کششی شنی
track record U سابقه
track record U آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
rail track U مسیرریل
rotating track U مسیر/خطدوار
running track U لبهدرحالحرکت
track frame U قالبشیار
track idler U شیارچرخ
track lighting U لامپشیار
track meet U مسابقاتورزشی
title track U قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
one-track mind U فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
warning track U منطقهجریمه
track shoe U عاج
track number U زمانشمار
rail track U خطآهن
locomotive track U مسیرلوکوموتیو
lose track of <idiom> U ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
music track U تیتر آهنگ
to lose track [of] U فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
track records U پیشینه
track record U پیشینه
track records U سابقه
track records U آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
bogie and track U مراحللاستیکسازی
curtain track U میلهپرده
inside track <idiom> U سودبردن
one-track mind <idiom> U تنها به یک چیز فکر کردن
off the beaten track <idiom> U غیر عادی
track link U اتصالشیار
railway track U مسیر راه اهن
double track U خط
drop track U تعقیب موقوف
drop track U تعقیب را قطع کنید
feed track U شیار پیشبری
forklift track U جرثقیل
forklift track U منجنیق
forklift track U بیل مکانیکی
railway track U خط اهن
full track U شنی دار کامل
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
ground track U مسیر زمینی
half track U هاف تراک
half track U خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
hostile track U تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
double track U دو
cycle track U راه دوچرخه رو
creeper track U زنجیر خزشی
alternate track U شیار متناوب
alternate track U شیار جایگزین
alternate track U شیار تغییرپذیر
alternate track U شیاراصلاح پذیر
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
bridle track U اسب رو
bridle track U ایز سوارکاران
bridle track U راه باریک
spur track U جاده فرعی
chain track U مسیر زنجیر
clock track U شیار زمان سنجی
crane track U جرثقیل خودکار
crane track U واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
hunter track U مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
track density U تراکم شیار
the police are on his track U شهربانی اوراتعقیب میکند
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
timing track U شیار تنظیم وقت
to lay the track U ریل کشیدن
to lay the track U ریل گذاری کردن
to lay the track U خطاهن کشیدن
track and field U وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
track and field U ه
track and field U دیسک و غیره
track and field U دو و میدانی
track ball U گوی نشان
track ball U گوی پیگردی گوی شیار
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
track bond U ربط
track circuit U مدار خط
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
sweeper track U مسیر حرکت ناو مین جمع کن
track and field U چکش
primary track U شیار اولیه
primary track U شیار اصلی
neutralize track U هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
seven track tape U نوار هفت شیاره
single track U تک راهه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com