Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
execution cycle
U
چرخه اجرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
execution
U
اجرا
execution
U
مدت زمان بین اجرای یک دستور
execution
U
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
execution
U
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
execution
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution
U
اجرا
[حکم دادگاه]
non execution
U
عدم اجرا
to do execution
U
خرابی وارداوردن
execution
U
قتل
execution
U
انجام
execution
U
اعدام
execution
U
ضبط توقیف
execution
U
امضا
execution
U
بدار زدن اعدام اجرا کردن
execution
U
عمل کردن
stay of execution
U
مجازبهتخطیازقانون
concurrent execution
U
اجرای همزمان
to carry into execution
U
اجراکردن
command of execution
U
فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
command of execution
U
ریاست اجرایی
to carry into execution
U
انجام دادن
budget execution
U
اجرای بودجه
carry into execution
U
اجرا کردن
execution time
U
هنگام اجرا
execution time
U
مدت اجرا
mode of execution
U
طرز اجرا
mode of execution
U
روش انجام کاری
execution for debt
U
اقدام برای طلب وصول
execution of judgments
U
اجرای احکام
program execution
U
اجرای برنامه
execution time
U
زمان اجرا
execution of wills
U
اجرای وصایا
execution time
U
حین اجرا
concurrent program execution
U
اجرای همزمان برنامه
to suspend
[stay]
a ruling
[proceedings]
[the execution]
U
تعلیق کردن حکمی
[دعوایی ]
[ اجرای حکمی]
[قانون]
cycle
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
U
حلقه
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
four cycle
U
چهار چرخه
cycle per second
U
هرتس
R/W cycle
U
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
four cycle
U
دارای چهاردور یا دوره
R/W cycle
U
CYCLE WRITE/READ
cycle
U
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle
U
: دور
cycle
U
چرخه
cycle
U
گردش
cycle
U
دوره عملیات یابازی
cycle
U
سیکل مدار
cycle
U
دوره
cycle
U
دوره گردش
cycle
U
چرخ چرخه
cycle
U
چرخه زدن
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
U
بصورت متناوب فاهر شدن
cycle
U
سواردوچرخه شدن
cycle
U
دور
cycle
U
دوران
cycle
U
سیکل
cycle
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
U
زمانه
cycle
U
تاکت
cycle
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
U
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
U
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تناوب پریود سیکل
hydrologic cycle
U
چرخه اب
life cycle
U
دوره عمر
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
juglar cycle
U
دور ژوگلار
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
life cycle
U
چرخه دوام
machine cycle
U
چرخه ماشین
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
magnetic cycle
U
منحنی هیسترزیس
life cycle
U
دوره زندگی
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
hysteresis cycle
U
حلقه پسماند
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
water cycle
U
چرخه اب
kondratieft cycle
U
دور کندراتیف
kitchin cycle
U
دور کیچین
idling cycle
U
سیکل بی باری
hydraulic cycle
U
گردش اب در طبیعت
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
magnetic cycle
U
فرایندمدار مغناطیسی
major cycle
U
بزرگ چرخه
major cycle
U
چرخه بزرگ
storage cycle
U
چرخه انباره
storage cycle
U
سیکل انباره
tempering cycle
U
دوره بازپخت
thermodynamics cycle
U
سیکل ترمودینامیک
trade cycle
U
دور تجاری
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
training cycle
U
سیکل اموزشی
training cycle
U
مرحله اموزش
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
vapor cycle
U
سرد زائی مدار بسته
cycle lock
U
قفلدوچرخه
exercise cycle
U
دوچرخهثابت
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
occupancy cycle
U
دوره سکونت
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
staticizing cycle
U
سیکل ایستاسازی
search cycle
U
چرخه جستجو
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle
U
چرخه حافظه
menstrual cycle
U
عادت ماهانه
minor cycle
U
خرد چرخه
minor cycle
U
چرخه خرد
motor cycle
U
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle
U
تعداد دوره ها
number of cycle
U
تعداد تناوبها
planning cycle
U
دوره برنامه ریزی
procurement cycle
U
دوره خرید
rankin cycle
U
سیکل رانکین
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
reset cycle
U
چرخه باز نشانی
activity cycle
U
چرخه فعالیت
cycle of everts
U
دورحوادث
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
cycle of operation
U
جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room
U
گردش ماه
cycle of the room
U
دورقمر
cycle of water
U
گردش اب در طبیعت
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing
U
چرخه دزدی
cycle stealing
U
مدت چرخه
cycle stealing
U
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing
U
حلقه ربایی
cycle stock
U
موجودی فعال
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time
U
مدت چرخه
cycle milling
U
دستگاه فرز پاندولی
cycle car
U
اتوموبیل دوچرخهای
continous cycle
U
گردش دائمی
budget cycle
U
گردش بودجه
budget cycle
U
مراحل بودجه
business cycle
U
دور بازرگانی
business cycle
U
دور تجاری
business cycle
U
دور اقتصادی
business cycle
U
دور کسب وکار
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle
U
معادل cycle trade
carbon cycle
U
سیکل کربن
cardiac cycle
U
چرخه قلبی
carnot cycle
U
سیکل کارنو
carnot cycle
U
چرخه کارنو
life-cycle
U
چرخه زندگی
continous cycle
U
دوره بی وقفه
cycle time
U
زمان تناوب عمل
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
cycle time
U
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game cycle
U
دوره بازی
engine cycle
U
سیکل کاری موتور
estrous cycle
U
دوره فحلی
gramdfather cycle
U
چرخه پدر بزرگ
execute cycle
U
چرخه اجرا
four stroke cycle
U
سیکل چهار زمانه
four stroke cycle
U
دوره چهار زمانه
fetch cycle
U
چرخه واکشی
flow cycle
U
مدار ترتیب کار
flow cycle
U
سیکل جریان کار
four cycle engine
U
موتور چهارزمانه
duty cycle
U
دوره کار
cycle time
U
مدت چرخه زمان چرخه
display cycle
U
چرخه نمایش
cycle track
U
راه دوچرخه رو
cycle time
U
زمان سیکل
hydraulic cycle
U
مدار هیدرولوژی
cycle time
U
زمان دوره
design cycle
U
چرخه طراحی
cycle time
U
زمان تناوب
duty cycle
U
چرخه کار
cycle time
U
زمان
duty cycle
U
ضریب کار
internal cycle time
U
زمان چرخه داخلی
high cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
citric acid cycle
U
چرخه سیتریک اسید
born haber cycle
U
چرخه بورن- هابر
mixed cycle engine
U
موتور سرسرخ
life cycle of the frog
U
چرخهزندگیقورباغه
gas cycle reactor
U
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
variable cycle engine
U
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
low cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
data processing cycle
U
چرخه پردازش داده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com