Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
evening naval twilight
U
شفق دریایی
evening naval twilight
U
غروب دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evening twilight
U
شفق
Twilight . In the dusk of the evening .
U
گرگ ومیش ( تاریک وروشن )
twilight
U
فلق بامدادی
twilight
U
بین الطلوعین
twilight
U
صبح روشن
twilight
U
شفق شامگاهی
twilight
U
سپیده دم
twilight
U
تاریک و روشن
twilight
U
شفق
twilight
U
هوای گرگ ومیش
twilight
U
تاریک روشن
morning twilight
U
پگاه
morning twilight
U
سپیده دم سپیده صبح
astronomical twilight
U
تاریک وروشن نجومی
morning twilight
U
فلق صبحگاهی
civil twilight
U
شفق و فلق غیرنظامی
twilight state
U
حالت شبه رویا
morning twilight
U
فلق
nautical twilight
U
شفق دریایی
astronomical twilight
U
شفق و فلق نجومی
twilight vision
U
دید شامگاهی
nautical twilight
U
تاریک و روشن دریایی
toward(s) evening
U
نزدیک به عصر
evening
U
غروب
evening
U
سرشب
evening primrose
U
جنس علف خر حشیشه الحمار
evening star
U
ناهید
evening star
U
زهره
evening star
U
عطارد
evening star
U
برجیس
evening star
U
مشتری
That evening we had company .
U
آن روز بعد از ظهر مهمان داشتیم
evening class
U
مدرسهشبانه
evening star
U
ستاره شامگاهی
evening glove
U
دستکشمهمانی
evening parade
U
شامگاه
evening pragen
U
نماز شامه
evening pragen
U
نماز مغرب
good evening
U
شب بخیر
evening party
U
شب نشینی
evening dresses
U
لباس ویژه شام یامهمانی شب
evening gun
U
توپ سلام شامگاه
evening dress
U
لباس ویژه شام یامهمانی شب
evening parade
U
رژه شامگاه مراسم شامگاه
evening of life
U
شام عمر
evening of life
U
شام زندگی
The evening was very pleasant, albeit a little quiet.
U
شب بسیار خوشایندی بود، البته کمی آرام.
cup shaped evening primrose
U
گل فنجانی
naval
U
دریایی
naval
U
وابسته به نیروی دریایی
naval
U
نیروی دریایی
naval
U
وابسته به کشتی
naval
U
افسرنیروی دریایی
naval port
U
بندر دریایی
naval pipe
U
مجرای زنجیر
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
naval forces
U
نیروی دریایی
naval forces
U
نیروهای دریایی
naval establishment
U
قسمت دریایی
naval stores
U
ذخایر و اماد دریایی
naval stores
U
کالای دریایی
naval establishment
U
تاسیسات دریایی
naval support
U
یکان پشتیبانی کننده دریایی
naval vessel
U
ناو
naval war
U
جنگ دریایی
naval war
U
جنگ با کشتی
Naval blockade .
U
محاصره دریایی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
naval district
U
ناحیه عملیات دریایی
naval district
U
ناحیه دریایی
naval activity
U
یکان دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
naval aircraft
U
هواپیمای ناوپایه
naval architect
U
ارشیتکت کشتی ساز
naval attache
U
وابسته دریایی
naval attache
U
وابسته نیروی دریایی
naval auxiliary
U
پایگاه لجستیکی دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
naval conscript
U
ناوی وفیفه
naval campaign
U
نبرد دریایی
naval campaign
U
جنگ دریایی
naval station
U
پایگاه دریایی
naval base
U
پایگاه دریایی
naval aviation
U
هوا دریا
naval appropriation bill
U
بودجه نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
armed naval vessel
U
ناو جنگی
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
chief of naval operations
U
فرمانده عملیات دریایی
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
deputy chief of naval operation
U
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com