English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
estate by curtesy U میراث قانونی زوج
estate by curtesy U در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curtesy U در CL اموالی راگویند که در صورت فوت زوجه
curtesy U زوج از انها ارث می برد
curtesy U میراث زوج
tenant by curtesy U عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
estate U دارائی
estate U دارائی فردمتوفی
estate U ماترک
one third of estate U ثلث
estate at will U در CLواگذاری ملکی است که به کسی به عنوان اجاره با قیداین شرط که مستاجر عین مستاجره را به میل مالک اداره کند
estate U وضعیت
estate at will U اجاره مشروط
estate U حالت
estate U دسته طبقه
third estate U عوام
one third of estate U ثلث ترکه
estate U ملک
estate U املاک
estate U دارایی
estate in fee U مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
estate in reversion U هبه قابل رجوع از جانب واهب
estate in remainder U تملک معلق
estate in reversion U هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
estate of a deceased U ترکه
estate of a deceased U ماترک
estate tax U مالیات بر املاک
estate tax U مالیات مستغلات
fourth estate U مطبوعات عمومی
fourth estate U نشریات ملی
industrial estate U محوطهصنعتی
estate agent U فروشندهزمینوملک
housing estate U محوطهی خانه سازی
estate cars U اتومبیل استیشن
separate estate U اموال شخصی زن
partition of an estate U افراز ملک
one thrid of the estate U ثلث ترکه
winding up an estate U تقسیم مال بین غرماء
life estate U حق عمری
life estate U عمری
fourth estate U رکن چهارم مشروطیت
trading estate U ملکتجاری
estate in dower U میراث قانونی زوجه
an insolvent estate U دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
administration of estate U اداره ترکه
real estate U مستغل
real estate U املاک و مستغلات
real estate U املاک و ساختمان
real estate U زمین
real estate U مال غیرمنقول
real estate U مستغلات
real estate U معاملات زمین
real estate U خرید زمین
real estate U ملک
distribution of the estate U تقسیم ترکه
estate in common U مالکیت مشاع
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
estate in common U اشتراک در مالکیت زمین
estate for years U حق رقبی
estate for life U حق عمری
estate duty U مالیات ارث
estate duty U مالیات بر ارث
equitable estate U در CL مرتهن بالقوه مالک عین مرهونه میشود و بعلاوه تاسیسی وجوددارد که به موجب ان می توان حق از گرو دراوردن ملک را از راهن سلب کرد
equitable estate U عین مرهونه
to let something [British E] [Real Estate] U کرایه دادن چیزی
real estate tax U مالیات بر مستغلات
estate in joint tenancy U واگذاری مشاع
estate in joint tenancy U در CLواگذاری ملکی را به دو یا چندنفر گویند
benefical owner of an estate U مالک بهره برداریک دارایی
original and derivative estate U مال اصلی و مال فرعی
original and derivative estate U اصل مال یا نمائات یا منافع ان
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
real estate broker U واسطه املاک
real estate broker U دلال اموال غیرمنقول
to let something [British E] [Real Estate] U اجاره دادن چیزی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com