English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
equivalence relation U رابطه هم ارزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equivalence U هم ارزی
equivalence U تساوی
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
equivalence U دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence U تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند
equivalence U معادل بودن
equivalence U تعادل
equivalence belief U هم ارزانگاری
response equivalence U هم ارزی پاسخ
equivalence operation U عمل هم ارزی
equivalence gate U دریچه معادل
equivalence gate U دریچه هم ارزی
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence point U نقطه هم ارزی
non equivalence function U پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
coefficient of equivalence U ضریب هم ارزی
equivalence coefficient U ضریب هم ارزی
magnetic equivalence U هم ارزی مغناطیسی
stimulus equivalence U هم ارزی محرک
ringer equivalence number U شمارهای که باریک وسیله روی شبکه تلفن را مشخص میکند
mass energy equivalence U هم ارزی جرم و انرژی
post equivalence point U پس از نقطه هم ارزی
with relation to U نسبت به راجع به در باره
in relation to U نسبت به
in relation to U راجع به
in relation to U در باره
relation U خویش
relation U پیوند
relation U ارتباط
relation U نقل قول وابسته به نسبت یا خویشی
relation U شرح خویشاوند
relation U کارها
relation U رابطه
relation U نسبت
relation U وابستگی
relation U رابطه نسبت
co relation U بستگی دوچیزباهم دوسوپیوستگی
positive relation U رابطه مثبت
mil relation U رابطه میلیمی
relation learning U رابطه اموزی
recurrence relation [RR] U رابطه بازگشتی [ریاضی]
divisibility relation U رابطه بخش پذیری [ریاضی]
symbiotic relation U رابطه همزیستی
blood relation U رابطهخونیوخانوادگی
poor relation U مربوطبهچیزینامرغوب
positive relation U رابطه مستقیم
negative relation U رابطه معکوس
commutation relation U رابطه جابجایی
bode's relation U رابطه بود
binary relation U رابطه دوتایی
arithmetic relation U رابطه حسابی
arithmetic relation U ارتباط محاسباتی
functional relation U رابطه تابعی
de broglie relation U رابطه دوبروی
dynamic relation U روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
mil relation U رابطه میلیم
negative relation U رابطه منفی
mutual relation U مقاصه
monotonic relation U رابطه همسو
lead lag relation U رابطه سبقت
mass energy relation U رابطه جرم و انرژی
stress strain relation U رابطه تنش- کرنش
The sever ones connections ( relation ) with someone . U روابط خود را با کسی قطع کردن
lead lag relation U تاخیر
input output relation U رابطه ورودی- خروجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com