English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
equivalence gate U دریچه هم ارزی
equivalence gate U دریچه معادل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equivalence U تعادل
equivalence U معادل بودن
equivalence U تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence U دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
equivalence U هم ارزی
equivalence U تساوی
magnetic equivalence U هم ارزی مغناطیسی
stimulus equivalence U هم ارزی محرک
equivalence coefficient U ضریب هم ارزی
equivalence relation U رابطه هم ارزی
equivalence point U نقطه هم ارزی
equivalence belief U هم ارزانگاری
response equivalence U هم ارزی پاسخ
equivalence operation U عمل هم ارزی
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
non equivalence function U پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
coefficient of equivalence U ضریب هم ارزی
post equivalence point U پس از نقطه هم ارزی
ringer equivalence number U شمارهای که باریک وسیله روی شبکه تلفن را مشخص میکند
mass energy equivalence U هم ارزی جرم و انرژی
gate U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
Gate U ورودی به باند
and gate U دریچه و دریچه ضرب منطقی
and gate U مدار AND
gate U مدخل
and gate U دریچه و
down gate U راهگاه پایین دست
take out gate U دریچه ابگیر ابیاری
nor gate U دریچه نایا
not and gate U دریچه نا- و
not or gate U دریچه نا- یا
or gate U دریچه یا
or gate U دریچه OR
not gate U دریچه نا
saw gate U چارچوب اره
not gate U دریچه نقیض
nor gate U دریچه نقیض یا
gate U دروازه
gate U دروازه شروع اسکی
gate U قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate U گیت
gate U راه تغذیه لشعلث
gate U قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate U دریچه
gate U در بزرگ
gate U مدخل دریجه سد
gate U وسایل ورود ورودیه
gate U دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate U فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
gate U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate U یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate U سوزن اتصال به یک FET
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
crash the gate <idiom> U بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
sluice gate U ابگیره
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
gate money U پولبلیطورودیه
nonequality gate U دریچه نابرابری
nand gate U دریچه ناو
nand gate U دریچه نقیض و
majority gate U دریجه اکثریت
lich-gate U راهرو سرپوشیده
wicket gate U دهانهدریچه
pouring gate U دریچه ریزش
pouring gate U تغذیه قالب
threshold gate U دریچه استانهای
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
xor gate U دریچه یای ضمنی
gate-leg U پایهدروازهایشکل
lower gate U دروازهپائینی
tainter gate U دریچه لولادار
tainter gate U دریچه قطائی
ring gate U دهانهحلقوی
starting gate U دروازه شروع
sluice gate U دریچه
sluice gate U اب بند
spillway gate U درخروجآبسطحسد
upper gate U دروازهبالایی
roller gate U دریچه غلطان
railroad gate U درب ورودی راه اهن
proselte of the gate U کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
logic gate U دروازه منطقی
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
bifurcation gate U دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
equality gate U برابر سازی
exclusive nor gate U دریچه نقیض یای انحصاری
exjunction gate U دریچه یای انحصاری
exclusive or gate U دریچه یای انحصاری
flap gate U دریچه یک طرفه
flood gate U ابگیره
flood gate U بندسیلگیر
flood gate U سد دریچهای
gate crasher U میهمان ناخوانده
equal gate U دریچه برابری
elementary gate U دریچه ابتدایی
blind gate U دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
burst gate U لامپ پیام گذار
caterpillar gate U دریچه چرخ زنجیری
check gate U دریچه تنظیم
color gate U دریچه پیام رنگی
complement gate U دریچه متمم ساز
cow gate U چراگاه گاو
gate keeper U دروازه بان
discharge gate U دریچه تخلیه
elementary gate U دریچه مقدماتی
gate electrode U الکترود دریچهای
gate hanger U التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
gate valve U شیر کشویی
gate vessel U شناور درب حوض تعمیرات ناو
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
head gate U دریچه فوقانی کانال
head gate U دریچه بالادست سد
inclusive or gate U دریچه یای شامل
indicator gate U دریچه شاخص
lich gate U راهرو
gate valve U شیر قطع جریان
gate tube U لامپ دریچهای
gate meeting U انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
gate leaf U بدنه دریچه سد
gate transition U شیر فلکه تبدیل
jet flow gate U فشاراین دریچه زیاداست
The crowd was pressing against the gate . U جمعیت به درورودی فشار می دادند
master gate valve U مدخلدریچهاصلی
gate chamber wall U جایگاه حرکت دریچه
jet flow gate U دریچه با سرلوله
mitre gate recess U دریچهتنفسشمار
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
fixed roller gate U دریچه چرخ قرقرهای ثابت
fixed wheel gate U دریچه قرقرهای با محورثابت
gate operating ring U حلقهورودیعملکننده
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
gate-leg table U میزپایهدروازهای
maximum gate trigger current U جریان احتراق حداکثر
A creaking gate hang long. <proverb> U یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
Fortune Knocks at least once at everymans gate. <proverb> U خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
maximum gate trigger voltage U ولتاژ احتراق حداکثر
bear tape shutter gate U دریچه شیروانی شکل
memory controller gate array U ارایه درگاه کنترل حافظه
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com