English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
entrance turnstile U تیرچهاربازویگردندهورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turnstile U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstile U گردان در
exit turnstile U تیرچهاربازویگردندهخارجی
entrance U ورودی
entrance U مدخل
entrance U در جلویی [ساختمان]
entrance U در ورودی
entrance U مدهوش کردن دربیهوشی یاغش انداختن ازخودبیخودکردن زیادشیفته کردن
entrance U اغاز
entrance U درون رفت
entrance U ورودیه اجازه ورود
entrance U حق ورود دروازهء دخول
entrance U ورود
entrance U مدخل بار
entrance U درب مدخل
main entrance U ورودیاصلی
platform entrance U سکویورود
station entrance U ورودیایستگاه
He kept glancing toward the entrance. U او دائما به سمت در ورودی نگاه می انداخت.
entrance door U ورودی
entrance door U در ورودی
entrance door U در جلویی [ساختمان]
entrance doors U در های ورودی
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
entrance fee U حق ورود
entrance gallery U دالان دستیابی
entrance loss U افت حاصل از اصطکاک
entrance switch U کلید کنتور
free entrance U ورود مجانی
service entrance U پست انشعاب
to entrance with fear U زهره ترک کردن
wall entrance U عبور از داخل دیوار
delivery entrance U ورودیحامل
entrance door U درورودی
entrance slide U سراشیبیورودی
entrance fees U حق ورود
college entrance examinations board U شورای امتحانات ورودی
ceeb (college entrance examination board U شورای امتحانات ورودی
There were teeming ( surging) crowds outside the entrance of the theatre house . U دم در سینما جمعیت موج می زند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com