Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
enforceable judgment
U
رای قطعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enforceable
U
قابل اجراء
enforceable
U
لازم الاجرا
enforceable
U
قابل اجرا
enforceable document
U
سند لازم الاجرا
judgment
U
داوری دادرسی
judgment
U
رای
judgment
U
حکم
judgment
U
دادنامه
judgment
U
قضاوت
judgment by d.
U
حکم غیابی
d. of judgment
U
روز داوری
d. judgment
U
حکم صریح یا روشن
value judgment
U
داوری ارزشی
judgment
U
فتوی
pass a judgment
U
رای دادن
pocket judgment
U
سند قطعی لازم الاجرا
pocket judgment
U
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
pronouce a judgment
U
رای دادن
pronouce a judgment
U
حکم دادن
reversal of judgment
U
نقض حکم
reversal of judgment
U
فسخ رای
summary judgment
U
حکمی که علیه ضامن صادر میشود
pass a judgment
U
حکم دادن
object of judgment
U
محکوم به
judgment by defult
U
حکم غیابی
judgment on technicalities
U
حکم شکلی
declaratory judgment
U
حکم اشعاری
declaratory judgment
U
حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
arrest of judgment
U
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
enforcement of a judgment
U
اجرای حکم
ex parte judgment
U
حکم غیابی
judgment by default
U
حکم غیابی
foreign judgment
U
رای دادگاه خارجی
foreign judgment
U
حکم دادگاه خارجی
judgment debt
U
محکوم به مالی
absolute judgment
U
قضاوت مطلق
judgment on procedural matters
U
حکم شکلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com