Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electromagnetic relay
U
کلید مغناطیسی
electromagnetic relay
U
رله الکترومغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electromagnetic
U
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
electromagnetic
U
وابسته به نیروی مغناطیسی برق
electromagnetic
U
الکترو مغناطیسی
electromagnetic
U
الکترومگنتیک
electromagnetic
U
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
electromagnetic radiation
U
تابش الکترومغناطیسی
electromagnetic radiation
U
تابشهای الکترومگنتیک
electromagnetic profile
U
مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
electromagnetic log
U
سرعت یاب الکترومغناطیسی
electromagnetic lens
U
عدسی الکترومغناطیسی
electromagnetic intrusion
U
نفوذ الکترومغناطیسی در مداررادارهای دشمن
electromagnetic brake
U
ترمز مغناطیسی
electromagnetic induction
U
القای الکترو مغناطیسی
electromagnetic induction
U
القای الکترومغناطیسی
electromagnetic focusing
U
تمرکز الکترومغناطیسی
electromagnetic flux
U
شاره الکترومغناطیسی
electromagnetic field
U
میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic deflection
U
خمش الکترومغناطیسی
electromagnetic cutout
U
فیوز الکترومغناطیسی
electromagnetic coupling
U
تزویج الکترومغناطیسی
electromagnetic compatability
U
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
electromagnetic interference
U
مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
electromagnetic repulsion
U
دافعه الکترومغناطیسی
the electromagnetic force
U
نیروی الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic wave
U
موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electromagnetic vibration
U
ضربه گر الکترومغناطیسی
electromagnetic units
U
واحدهای الکترومغناطیسی
electromagnetic tran
U
تله الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum
U
طیف الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومگنتیک
electromagnetic spectrum
U
میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum
U
طیف الکترومگنتیک
electromagnetic system
U
دستگاه الکترومغناطیسی
electromagnetic attraction
U
جاذبه الکترومغناطیسی
electromagnetic delay line
U
خط تاخیر الکترومغناطیسی
instrument for electromagnetic screening
U
دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
polarized electromagnetic radiation
U
تابش الکترومغناطیسی قطبیده
density of the total electromagnetic ene
U
چگالی انرژی الکترومغناطیسی
relay
U
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay
U
بازپخش
relay
U
ربط دادن مربوط کردن
relay
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relay
U
رله کردن
relay
U
ذخیره
relay
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay
U
رله
relay
U
تقویت کردن
relay
U
امدادی
relay
U
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay
U
باز پخش کردن رله
relay
U
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay
U
یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay baton
U
چوب امدادی
measuring relay
U
رله اندازه گیری
relay amplifier
U
تقویت کننده امدادی
radio relay
U
رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
relay center
U
مرکز باز پخش
radio relay
U
رادیو رله
pursuit relay
U
دو امدادی تعقیبی
polarized relay
U
رله قطبی
measuring relay
U
رله سنجش
neutral relay
U
رله ناقطبی
non polar relay
U
رله ناقطبی
polar relay
U
رله قطبی
relay coil
U
سیم پیچ رله
relay contact
U
کنتاکت رله
voltage relay
U
رله ولتاژ
telephone relay
U
رله تلفن
tape relay
U
ارسال و دریافت پیام به وسیله نوار یا به شکل نوارضبط
sprint relay
U
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
telegraph relay
U
رله تلگراف
relay winding
U
سیم پیچی رله
relay station
U
ایستگاه واسطه
relay station
U
ایستگاه رله
relay regulator
U
افتامات
relay race
U
دو امدادی
relay post
U
پست رابط پست واسطه
relay post
U
پست رابط ستون
relay magnet
U
اهنربای رله
relay magnet
U
رله تلگراف
medley relay
U
شنا و دو امدادی
overcurrent relay
U
رله جریان زیاد
dimming relay
U
رله کاهنده
cutout relay
U
رله باتری پرکن
cell relay
U
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
frequency relay
U
رله سلکتیو
impedance relay
U
رله ی امپدانس
impluse relay
U
رله ضربه جریان
induction relay
U
رله القائی
induction relay
U
رله فراری
induction relay
U
رله اندوکسیونی
line relay
U
رله خط
magnetic relay
U
رله مغناطیسی
medley relay
U
مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
gas discharge relay
U
رله تخلیه گازی
magnetic control relay
U
رله کنترل مغناطیسی
airborne radio relay
U
سیستم رادیو رله هوابرد
basic relay post
U
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
line breake relay
U
رله شکست خط
time delay relay
U
رله تاخیری
vibrating relay regulation
U
تنظیم با رله لرزنده
communication relay ship
U
ناو تقویتی مخابراتی
magnetic time relay
U
رله زمانی مغناطیسی
gas filled relay
U
رله گازی
heavy duty relay
U
رله جریان قوی
high impedance relay
U
رله پیچک دار
line breake relay
U
رله شکست سیم
lightning arrester relay
U
رله برقگیر
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
low voltage relay
U
رله فشار ضعیف
inductance current relay
U
رله ی القائی
magnetic latching relay
U
رله نگهدارنده مغناطیسی
magnetic overload relay
U
رله جریان زیاد مغناطیسی
hoop drop relay
U
رله سقوطی قلاب دار
high impedance relay
U
رله باامپدانس زیاد
maximum current relay
U
رله جریان زیاد
ambulance basic relay post
U
پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com