Perdic | electrical system | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	electrical system U	سیستم برق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	absolute system of electrical units	دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
	three unit electrical system U	دستگاه سه برقی
Other Matches

	electrical U	سیستم الکتریکی
	electrical U	الکتریکی
	electrical U	برقی
	electrical U	مر بوط به الکتریسیته
	electrical and otherwise U	الکتریکی و غیر الکتریکی
	electrical transcription U	ضبط الکتریکی
	electrical sheet U	ورقهای برقی
	electrical shant U	مهار برقی
	electrical series U	زوجهای برقی
	electrical schematic U	نمودار الکتریکی
	electrical resistivity U	مقاومت ویژه
	electrical resistivity U	مقاومت الکتریکی
	electrical resistance U	مقاومت برقی
	electrical quantity U	مقدار الکتریسیته
	institute of electrical and U	society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
	electrical outlets U	پریز های روی دیوار
	electrical hazard U	خطرصاعقه
	electrical connections U	اتصالاتالکتریکی
	electrical connection U	متصلکنندهالکتریکی
	electrical connections U	اتصالات الکتریکی
	electrical outlet U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	electrical outlets U	پریز ها
	electrical box U	جعبهالکتریکی
	electrical outlet U	پریز روی دیوار
	electrical outlets U	پریز های دیواری
	electrical prospecting U	کاوش الکتریکی
	electrical model U	مدل الکتریکی
	electrical analogue U	مشابهات الکتریکی
	electrical connector U	اتصال برق
	electrical conductor U	رسانای برقی
	electrical conductivity U	رسانایی
	electrical conductivity U	رسانندگی
	electrical conductivity U	رسانندگی الکتریکی
	electrical conductivity U	هدایت الکتریکی
	electrical conduction U	رسانش الکتریکی
	electrical conductance U	رسانایی الکتریکی
	electrical communications U	ارتباطات الکترونیکی
	electrical circuit U	مدار برقی
	electrical breeze U	وزش الکتریکی
	electrical bounding U	اتصال الکتریکی
	electrical angle U	زاویه الکتریکی
	electrical degree U	درجه الکتریکی
	electrical discharge U	تخلیه برقی
	electrical induction U	القای برقی
	electrical fuse U	فیوز برق
	electrical energy U	انرژی برقی
	electrical insulation U	برق بندی
	electrical circuit U	مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	electrical insulator U	عایق الکتریکی
	electrical interception U	رهگیری الکترونیکی
	electrical outlet U	پریز دیواری
	electrical interface U	تداخل الکتریکی
	electrical insulation U	عایق سازی الکتریکی
	electrical connection panel U	صفحهاتصالبهبرق
	There is a fault in the electrical wires . U	سیمهای برق عیب کرده است
	electrical metallic tubing U	لوله برقی فلزی
	absolute electrical units U	واحدهای الکتریکی مطلق
	specific electrical conductivity U	هدایت الکتریکی مخصوص
	electrical double layer U	لایه مضاعف الکتریکی
	electrical power unit U	واحدقدرتالکتریکی
	electrical scoring apparatus U	دستگاهامتیازبندیبرقی
	electrical payout linkage U	متصلکنندهپرداختالکتریکی
	high frequency electrical engineering U	مهندسی برق فرکانس بالا
	linear system [system of linear equations] U	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
	p system U	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
	c.g.s. system U	دستگاه سگث
	the system of U	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
	the system of U	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
	cw system U	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
	value system U	نظام ارزشها
	an system U	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
	system U	مجموعه سازمان
	system U	روش اصول
	system U	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
	system U	نظام سیستم
	system U	تشکیلات
	system U	سازمان
	system U	نظام
	system U	نظم منظومه
	system U	منظومه
	system U	اصول وجود
	system U	نظم ترتیب
	system U	سازگان
	system U	طرز روش
	system U	رشته دستگاه
	system U	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
	system U	اسلوب
	system U	قاعده رویه
	system U	طرز اسلوب
	system U	سلسله
	system U	سامانه
	i.f.f. system U	دستگاه تشخیص
	system U	سیستم
	system U	همست
	system U	همستاد روش
	system U	جهاز
	system U	دستگاه
	system U	سلسله رشته
	system U	ترتیب
	system U	طریقه
	redox system U	سیستم اکسایش- کاهش
	recoil system U	سیستم عقب نشینی توپ
	multiprogramming system U	سیستم عملکرد چند برنامهای
	recoil system U	دستگاه دافع توپ
	recoil system U	سیستم دافع
	rhombohedral system U	دستگاه لوزوجهی
	rotation system U	توزیع تناوبی
	respiratory system U	دستگاه تنفسی
	payroll system U	سیستم پرداخت حقوق
	phonetic system U	سیستم صوتی
	physiocratic system U	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
	planetary system U	سیستم خورشیدی
	planetary system U	شمسی
	planning system U	نظام برنامه ریزی
	road system U	شبکه راهسازی
	road system U	شبکه راهها
	point system U	شرط بندی براساس امتیاز
	rationing system U	نظام سهمیه بندی
	power system U	شبکه نیرو
	power system U	سیستم قدرت سیستم انرژی
	practical system U	دستگاه یکانهای عملی
	price system U	نظام قیمت
	price system U	نظام قیمتی
	price system U	نسبت و رابطه قیمتها با هم
	modern system U	نظام جدید
	ptolemaic system U	هئیت بطلیموسی
	quantized system U	دستگاه کوانتایی
	quota system U	نظام سهمیه بندی
	quota system U	سیستم سهمیهای
	ragozin system U	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
	railroad system U	سیستم راه اهن
	railway system U	شبکه راه اهن
	railway system U	سیستم راه اهن
	rationing system U	نظام جیره بندی
	polyphase system U	دستگاه چندفاز
	parallel system U	شبکه موازی
	information system U	سیستم اطلاعات
	magnet system U	سیستم اهنربایی
	magnetic system U	سیستم مغناطیسی
	makagonov system U	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
	management system U	سیستم مدیریت
	management system U	سیستم اداره
	hydraulic system U	سیستم هیدرولیک
	market system U	نظام بازار
	maroczy system U	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
	mature system U	سیستم کامل
	total system U	سیستم کامل
	measuring system U	سیستم سنجش
	merit system U	نظام شایستگی نگر
	microcomputer system U	سیستم ریزکامپیوتری
	miniature system U	خرده نظام
	mixed system U	نظام مختلط
	mksa system U	دستگاه مکثا
	mnemonic system U	نظام یادیار
	lymphatic system U	دستگاه لنفاوی
	london system U	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
	inquiry system U	سیستم پرسش- پاسخ
	information system U	سیستم اطلاعاتی
	integrate system U	سیستم مجتمع
	induction system U	سیستم مکش
	indeterminate system U	آن قابل پیش بینی نیست
	indeterminate system U	سیستمی که وضعیت منط قی
	incentive system U	نظام تشویقی
	illuminating system U	سیستم روشنایی
	ignition system U	سیستم احتراق موتور
	interactive system U	سیستم فعل و انفعالی
	intercommunication system U	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
	intercommunication system U	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
	interphone system U	سیستم تلفنی
	irrigation system U	شبکه ابیاری
	isolated system U	سیستم منزوی
	limbic system U	دستگاه کناری
	modern system U	نظام نوین
	modular system U	سیستم پیمانهای
	non quantized system U	دستگاه کلاسیک
	number system U	سیستم عدد نویسی
	number system U	سیستم عددی
	numeral system U	سیستم عددی
	numeration system U	سیستم شمارشی
	oblique system U	سیستم مایل
	on line system U	سیستم درون خطی
	one component system U	سیستم یک جزیی
	open system U	نظام باز
	open system U	سیستم باز
	open system U	سازگان باز
	operating system/ U	سیستم عامل دو
	organ system U	دستگاه
	orthorhomobic system U	دستگاه راست گوشه
	non quantized system U	دستگاه ناکوانتایی
	neurovegetative system U	دستگاه اعصاب نباتی
	modulation system U	سیستم مدولاسیون
	monetary system U	سیستم پولی
	monitor system U	سیستم مبصر
	monoclinic system U	دستگاه تک شیب
	monocyclic system U	دستگاه تکدور
	monoprogramming system U	سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
	multicomponent system U	سیستم چند جزیی
	multicomputer system U	سیستم چند کامپیوتری
	multilink system U	سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
	multiple well system U	سیستم چند چاهی