English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electrical bounding U اتصال الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bounding U حرکت خیز به خیز
bounding U با خیزرفتن
bounding U خیز به خیز
bounding U اتصال
bounding mine U مین جهنده ضد نفر
bounding mine U مین سطحی
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
bounding overwatch U خیزبه خیز رفتن با استفاده ازمراقبت اتش
bounding box U مستط یلی که شکل و محل تصویر را در یک متن یا صفحه نمایش مشخص میکند
electrical U مر بوط به الکتریسیته
electrical U سیستم الکتریکی
electrical U برقی
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
electrical U الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrical shant U مهار برقی
electrical sheet U ورقهای برقی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
institute of electrical and U society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
electrical box U جعبهالکتریکی
electrical series U زوجهای برقی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت ویژه
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electrical resistance U مقاومت برقی
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
electrical model U مدل الکتریکی
electrical connection U متصلکنندهالکتریکی
electrical connections U اتصالاتالکتریکی
electrical hazard U خطرصاعقه
electrical circuit U مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
electrical outlets U پریز های روی دیوار
electrical outlets U پریز های دیواری
electrical outlet U پریز روی دیوار
electrical outlet U پریز دیواری
electrical outlets U پریز ها
electrical outlet U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electrical system U سیستم برق
electrical conductivity U رسانایی
electrical circuit U مدار برقی
electrical connector U اتصال برق
electrical conductor U رسانای برقی
electrical communications U ارتباطات الکترونیکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrical interception U رهگیری الکترونیکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electrical insulation U برق بندی
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
electrical induction U القای برقی
electrical fuse U فیوز برق
electrical energy U انرژی برقی
electrical breeze U وزش الکتریکی
electrical discharge U تخلیه برقی
There is a fault in the electrical wires . U سیمهای برق عیب کرده است
electrical double layer U لایه مضاعف الکتریکی
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
three unit electrical system U دستگاه سه برقی
electrical connection panel U صفحهاتصالبهبرق
electrical metallic tubing U لوله برقی فلزی
electrical payout linkage U متصلکنندهپرداختالکتریکی
electrical power unit U واحدقدرتالکتریکی
electrical scoring apparatus U دستگاهامتیازبندیبرقی
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
absolute system of electrical units دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
high frequency electrical engineering U مهندسی برق فرکانس بالا
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com