English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electric sockets U پریز ها
electric sockets U پریز های دیواری
electric sockets U پریز های روی دیوار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sockets U کاسه بندگاه
sockets U گوده
sockets U پایه
sockets U سرپیچ خانه
sockets U ساکت
sockets U کفش کابل
sockets U مفصل
sockets U موف
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
sockets U وسیله با سوراخهایی که ورودی در آن نصب میشود
sockets U پریز برق
sockets U محل اتصال برق
sockets U جا
sockets U حفره
sockets U خانه
sockets U کاسه
sockets U گوده حدقه
sockets U پریز
sockets U بوشن
sockets U جای شمع
sockets U سرپیچ کاسه چشم
sockets U در حدقه یاسرپیچ قرار دادن
sockets U فیش برق محل اتصال کابل
sockets U مادگی
sockets U کام
sockets U بست لوله دوراهی لوله
sockets U سرپیچ
eye sockets U کاسه چشم
wall sockets U پریز ها
eye sockets U چشمخانه
wall sockets U پریز های روی دیوار
wall sockets U پریز های دیواری
secure sockets layer U پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
all electric U تماما"برقی
non electric U غیر گهربایی
non electric U غیر برقی
all electric U تماما" الکتریکی
electric U کهربایی
electric U الکتریکی
electric U برقی
electric U برق دهنده
electric U حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
electric U تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
electric furnace U کوره برقی
electric force U نیروی الکتریکی
electric foil U شمشیر فویل با نوک برقدار
electric foil U فلوره الکتریک
electric tension U فشار الکتریکی
electric engineering U الکتروتکنیک
electric flux U شار الکتریکی
electric steel U فولاد ابکاری
electric heater U بخاری برقی
electric generator U ژنراتور
electric generator U مولد الکتریسیته
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
electric squib U نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
electric furnace U بوته برقی
electric tension U ولتاژ
electric flux U شاره برقی
electric engineer U مهندس برق
electric spectrum U طیف برقی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
electric eel U یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
electric engineer U کارشناس برق
electric engineering U مهندسی برق
electric fluid U سیال برقی
electric filter U صافی الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electric eal U ماهی برقدار
electric thermometer U دماسنج برقی
electric kiln U کورهالکتریکی
electric razor U ریشتراشبرقی
electric toothbrush U مسواکالکتریکی
electric variometer U وریالکتریکی
electric blanket U تشکبرقی
electric-blue U آبیروشن
electric drill U دستگاه مته [ابزار]
electric drill U مته برقی [ابزار]
electric drill U دریل [ابزار]
electric drills U دستگاه های مته [ابزار]
electric drills U مته های برقی [ابزار]
electric guitar U گنتارالکتریکی
electric drill U دریلالکتریکی
electric cooker U گازالکتریکی
electric torch U چراغ قوهای
electric traction U کشش الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric train U قطار برقی
electric train U ترن برقی
electric typewriter U ماشین تحریر برقی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electric welding U جوشکاری برقی
electric welding U جوش برقی
electric welding U جوش برق
electric welding U جوشکاری با برق
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
photo electric U وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
electric drills U دریل ها [ابزار]
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electric charge U بار برقی
electric charge U بار الکتریکی
electric candle U شمع برقی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric bulb U چراغ برق
electric break down U شکست الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electric circuit U مدار
electric circuit U مدار الکتریکی
electric cleaner U جارو برقی
electric conductor U هادی
electric conductor U رسانا
electric conductor U هادی برق
electric conductor U هادی الکتریسیته
electric conduction U هدایت الکتریسیته
electric component U قطعه الکتریکی
electric company U شرکت برق
electric communication U مخابرات
electric clock U ساعت الکتریکی
electric brake U ترمز برقی
electric boiler U دیگ بخار برقی
electric bell U زنگ اخبار
electric shocks U شوک الکتریکی
electric shocks U ضربه برقی
electric shock U شوک الکتریکی
electric shock U ضربه برقی
electric chair U اعدام بوسیله برق
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric , drill U مته برقی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric arch U قوس برقی
electric arc U قوس نوری
electric arc U قوس الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric amalgam U ملغمه برقی
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric lamp U لامپ
electric meter U کنتور
electric organ U اندام برقزن
electric plant U کارخانه برق
electric installation U سیم کشی برق
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electric industry U صنعت برق
electric plant U نیروگاه
electric meter U برق سنج
electric machine U دستگاه برقی
electric lamp U چراغ برق
electric iron U اطو برقی
electric light U روشنایی برقی
electric insulator U مقره
electric lighting U روشنایی
electric wiring U سیم کشی برق
electric machine U ماشین الکتریکی
electric power U توان برقی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electric current U جریان برقی
electric control U کنترل الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric current U شدت جریان
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric current U جریان الکتریسیته
electric cushion U بالش برقی
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric railway U راه اهن برقی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric lead pipe U لوله برکمن
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
electric field intensity U شدت میدان الکتریکی
electric light bulb U لامپ چراغ برق
electric soldering iron U هویه برقی
electric line of force U خطوط نیروی برق
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
transmission of the electric current U انتقالفوریالکتریکی
electric convulsive therapy U درمان با تشنج برقی
photo electric current U جریان نور- برقی
photo electric cathode U کاتد نور- برقی
phone electric wire U سیم گرام
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
isolated electric plant U نیروگاه روستایی
intensity of electric field U شدت میدان الکتریکی
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
electric wiring material U مصالح سیم کشی برق
photo electric emission U صدور نور- برقی
piezo electric effect U اثر پیزو- الکتریسیته
piezo electric loudspeaker U بلندگوی کریستالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com