English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electric brake U ترمز برقی
electric brake U ترمز الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brake U ترمز کردن
brake U قطع درگیری
brake U ترمزکردن
brake U ضامن
brake U عایق مانع
brake U ترمز
brake U درختستان
d.c. brake U ترمز جریان دائم
brake U بیشه
brake pad U لایهترمز
rear brake U ترمزعصبی
front brake U ترمزجلو
dynamic brake U ترمزدینامیکی
drum brake U ترمزحلقوی
chain brake U عایقزنجیر
brake van U عایقواگن
brake lever U سطحترمز
brake pedal U ترمزپدال
brake hose U شلنگترمز
brake weight U لنگر
brake lights چراغ های ترمز
brake valve U سوپاپ ترمز
disc brake U ترمز صفحهای
disc brake U ترمز دیسکی
brake fluid U روغن ترمز
cane brake U نوعی ازعلف
cane brake U نیستان
cane brake U نیزار
brake wheel U ترمز چرخها
brake handle U ترمزدستی
brake caliper U لنتترمز
magnetic brake U ترمز مغناطیسی
hub brake U ترمز چرخ
leaf brake U خم کن
internal brake U ترمز داخلی
hoist brake U ترمز نقاله
hand brake U ترمز دستی
gear brake U ترمز سیستم انتقال
four wheel brake U ترمز چهار چرخ
foot brake U ترمز پایی
emergency brake U ترمز اضطراری
muzzle brake U دافع دهانه
muzzle brake U شعله پوش لوله توپ
brake cable U سیمترمز
aerodynamic brake U ترمزهوایی
steering brake U قفل فرمان خود روشنی دار
steam brake U ترمز بخاری
rock brake U بسفایج معمولی
prony brake U لگام پرونی
prony brake U ترمز پرونی
prony brake U مهار پرونی
press brake U پرس خمشی
power brake U ترمز سروو
electromagnetic brake U ترمز مغناطیسی
brake wheel U چرخ دندانه دار
brake wheels U چرخ های دندانه دار
air brake U ترمز کمپرسی
brake horsepower U توان مفید
brake horsepower U نیروی ترمز
brake horsepower U توان حقیقی مهاری
air brake U ترمز هوایی
brake lining U مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
brake rigging U اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
brake pressure U نیروی ترمز
air brake U ترمز بادی
brake collar U رینگ ترمز
brake lining U لنت ترمز
brake shoe U کفشک ترمز
front brake lever U اهرم ترمزجلو
brake actuating lever U اهرم ترمز
hand brake wheel U چرخترمزدستی
to cut brake or beat a r U گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
air brake handle U دستهترمزهوایی
hand brake lever U اهرم ترمز دستی
load reaction brake U ترمز فشار باد
back pedalling brake U ترمز باگردش ازاد
air brake pressurizer U فشرنده هوا
back pedalling brake U ترمز مسیر ازاد
brake mean effective pressure U مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
foot brake pedal U پدال ترمز
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
rear brake pedal U پدالترمزانتهایی
brake piston cup U رینگ پیستون ترمز
trailer brake valve U سوپاپ ترمز تریلر
brake lifting magnet U ترمز مغناطیسی اسانسور
brake shoe carrier U نگهدارنده کفشک ترمز
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
trailer brake system U دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
brake shoe ring U رینگ کفشک ترمز
brake expander mechanism U مکانیزم انبساط ترمز
brake expander cam U بادامک ترمز
front wheel brake U ترمز چرخ جلو
brake cross shaft U محور ترمز
brake specific fuel consumption U مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
hand brake gear housing U دستهترمزموتورکابین
air brake pressure gage U مانومتر با ترمز هوایی
hand brake winding lever U سطحپیچاپیچترمزدستی
electric U کهربایی
electric U برقی
non electric U غیر گهربایی
non electric U غیر برقی
electric U برق دهنده
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
electric U حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
electric U تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
all electric U تماما"برقی
all electric U تماما" الکتریکی
electric U الکتریکی
electric torch U چراغ قوهای
electric traction U کشش الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric train U قطار برقی
electric train U ترن برقی
electric typewriter U ماشین تحریر برقی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electric welding U جوشکاری برقی
electric welding U جوش برقی
electric welding U جوش برق
electric thermometer U دماسنج برقی
electric tension U ولتاژ
electric furnace U کوره برقی
electric furnace U بوته برقی
electric generator U مولد الکتریسیته
electric generator U ژنراتور
electric heater U بخاری برقی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
electric squib U نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
electric steel U فولاد ابکاری
electric tension U فشار الکتریکی
electric welding U جوشکاری با برق
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electric drills U دستگاه های مته [ابزار]
electric guitar U گنتارالکتریکی
electric drill U دریلالکتریکی
electric cooker U گازالکتریکی
electric blanket U تشکبرقی
electric drill U دستگاه مته [ابزار]
photo electric U وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
electric drills U دریل ها [ابزار]
electric drills U مته های برقی [ابزار]
electric drill U مته برقی [ابزار]
electric kiln U کورهالکتریکی
electric razor U ریشتراشبرقی
electric sockets U پریز های روی دیوار
electric sockets U پریز های دیواری
electric sockets U پریز ها
electric-blue U آبیروشن
gasoline electric U بنزین الکتریکی
electric variometer U وریالکتریکی
electric toothbrush U مسواکالکتریکی
electric drill U دریل [ابزار]
electric force U نیروی الکتریکی
electric wiring U سیم کشی برق
electric connection U اتصال الکتریکی
electric conductor U هادی
electric conductor U رسانا
electric conductor U هادی برق
electric conductor U هادی الکتریسیته
electric conduction U هدایت الکتریسیته
electric component U قطعه الکتریکی
electric company U شرکت برق
electric communication U مخابرات
electric clock U ساعت الکتریکی
electric cleaner U جارو برقی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric circuit U مدار
electric constant U ثابت الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric installation U سیم کشی برق
electric industry U صنعت برق
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
electric cushion U بالش برقی
electric current U جریان الکتریسیته
electric current U جریان برقی
electric current U شدت جریان
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric charge U بار برقی
electric amalgam U ملغمه برقی
electric , drill U مته برقی
electric shocks U شوک الکتریکی
electric shocks U ضربه برقی
electric shock U شوک الکتریکی
electric shock U ضربه برقی
electric chair U اعدام بوسیله برق
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric candle U شمع برقی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric bulb U چراغ برق
electric break down U شکست الکتریکی
electric boiler U دیگ بخار برقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com