Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
elastic loop
U
حلقهارتجاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elastic
U
ارتجاعی
elastic
U
انعطاف پذیر
elastic
U
حساس
elastic
U
با کشش
elastic
U
کشسان
elastic
U
فنری سبک روح
elastic
U
قابل ارتجاع
elastic
U
کشدار
elastic
U
کش لاستیک
elastic
U
فنری
elastic
U
کش دار
elastic
U
الاستیک
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
elastic limit
U
حدالاستیک
elastic axis
U
محور الاستیک
elastic modulus
U
ضریب کشسانی
elastic modulus
U
ضریب ارتجاعی
elastic modulus
U
ضریب بر جهندگی
elastic restraint
U
گیرداری ارتجاعی
elastic properties
U
خواص ارتجاعی
elastic pavement
U
روسازی فنری
elastic limit
U
حد کشسانی
elastic banding
U
روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
elastic behavior
U
رفتار ارتجاعی
elastic design
U
طرح ارتجاعی
elastic design
U
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
elastic equilibrium
U
تعادل ارتجاعی
elastic equilibrium
U
ایستائی برجهندگی
elastic force
U
نیروی ارتجاع
elastic limit
U
حد ارتجاعی
elastic limit
U
حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic limit
U
مرز برجهندگی
elastic limit
U
مرز ارتجاعی
elastic limit
U
حد کشواری
elastic limit
U
حد جهمندی
elastic design
U
طرح پلاستیکی
elastic demand
U
تقاضای انعطاف پذیر
elastic demand
U
حساس
elastic behavior
U
حرکت ارتجاعی
elastic boots
U
پوتین دو طرف کش دار
elastic buckling
U
کمانش ارتجاعی
elastic buffer
U
اندازه بافر که طبق نیاز تغییر میکند
elastic buffer
U
میانگیر ارتجاعی
elastic collision
U
برخورد کشسان
elastic collision
U
برخورد الاستیک
elastic deformation
U
تغییر شکل ارتجاعی
elastic demand
U
تقاضای با کشش
elastic demand
U
تقاضای کشش دار
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
elastic web
U
پارچه کش دار
elastic web
U
کش
luggage elastic
U
لاستیکچمدان
elastic webbing
U
کش
gum elastic
U
قندران
elastic scattering
U
پراکندگی کشسان
elastic strainer
U
ریسمانارتجاعی
elastic ligament
U
رباطارتجاعی
non linerly elastic
U
ارتجاعی غیر خطی
perfectly elastic
U
کاملا با کشش
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
elastic band
U
کش
elastic waistband
U
بندکمریکشدار
elastic spirits
U
سبکروحی
elastic supply
U
عرضه با کشش
elastic supply
U
عرضه حساس
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
To stretch . to be elastic .
U
کش آمدن
elastic stability
U
پایداری ارتجاعی
beam on elastic supports
U
تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
instantaneous elastic deformation
U
تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
quasi elastic force
U
نیروی شبه کشسان
elastic support bandage
U
باندارتجاعی
perfectly elastic supply
U
عرضه کاملا با کشش
delayed elastic response
U
واکنش ارتجاعی تاخیری
perfectly elastic demand
U
تقاضای کاملا با کشش
elastic limit tensile strength
U
elastometer ratio
elastic limit tensile strength
U
دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج
infinitely elastic demand curve
U
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
inner loop
U
حلقهای درون حلقه دیگر
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
inner loop
U
حلقه داخلی
inner loop
U
حلقه درونی
while loop
U
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
loop
U
گریز
loop
U
حلقه شدن
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
U
کمند
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
U
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
مهاری
loop
U
حلقه زدن
loop
U
درو در انتهای خرک
loop
U
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
ضربه بلند قوس دار
loop
U
سوراخ
loop
U
دریچه
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
حلقه
loop
U
گره زدن
loop
U
حلقه دارکردن
loop
U
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
U
خمیدگی
do while loop
U
لوپ WHILE/DO
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
loop
U
حلقه طناب
loop
U
پیچ چرخ
loop
U
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
U
گره
loop
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
prusik loop
U
گره پلکانی
loop structure
U
ساختار حلقهای
loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
overhead loop
U
گره حلقومی یا گره بالاتنه
open loop
U
حلقه باز
open loop
U
مدار باز
nested loop
U
حلقه اشیانهای
nested loop
U
حلقه تو درتو
nested loop
U
حلقه لانهای
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
uncontrolled loop
U
حلقه کنترل نشده
peg loop
U
میخحلقهطناب
arrow-loop
U
شکاف تهویه
loop stitches
U
کوکطنابی
heel loop
قوس پاشنه
hanger loop
U
جایآویز
to stay in the loop
<idiom>
U
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to stay in the loop
<idiom>
U
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop-hole
U
روزنه
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
button loop
U
دکمهرکاب
belt loop
U
حلقهکمربند
wait loop
U
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
drill loop
U
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
hysteresis loop
U
حلقه پسماند
hysteresis loop
U
منحنی هیسترزیس
inductive loop
U
حلقه ی القائی
infinite loop
U
حلقه نامحدود
infinite loop
U
حلقه نامتناهی
local loop
U
حلقه محلی
loop antenna
U
انتن حلقوی
loop antenna
U
انتن حلقهای
loop body
U
تنه حلقه
loop body
U
بدنه حلقه
feedback loop
U
حلقه باز خوردی
expansion loop
U
خم انبساط
curtain loop
U
بازوبندپرده
current loop
U
حلقه جاری
counting loop
U
حلقه شمارش
closed loop
U
حلقه بسته
armature loop
U
پیچک ارمیچر
armature loop
U
حلقه ارمیچر
drip loop
U
حلقه ریزش اب
endless loop
U
حلقه بی پایان
endless loop
U
حلقه بی انتها
closed loop
U
حلقه مسدود
loop checking
U
مقابله حلقه
loop code
U
کد حلقوی
loop hole
U
گریز
loop initializaion
U
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop jump
U
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop line
U
دوراهی
loop pass
U
پاس قوسی
loop sling
U
حلقه بند تفنگ
loop sling
U
مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop sling
U
بند حلقهای
loop step
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
loop hole
U
روزنه
loop feeder
U
سیم تغذیه حلقوی
induction loop
U
حلقه القائی
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop control
U
کنترل حلقه زنی
loop counter
U
شمارنده حلقه
warp-loop fringe
U
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
closed loop gain
U
بهره تقویت درطبقه بسته
magnetic hysteresis loop
U
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
loop control variable
U
متغییر کنترل کننده حلقه
loop mill rolling
U
نوردکاری حلقوی
input coupling loop
U
حلقه پیوست ورودی
loop knot tie
U
گره حلقوی
single loop armature
U
ارمیچر تک پیچکی
open loop gain
U
بهره تقویت در حلقه باز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com