English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eighty column screen U صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
eighty U هشتاد
eighty lashes U هشتاد ضربه شلاق
eighty track disk U دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
He undertook the primiership at the age of eighty. U درهشتاد سالگی عهده دار سمت نخست وزیری شد
To bear ( assume , accept ) a responsibility undertook the age of eighty . U مسئولیتی را بعهده گرفتن
screen U اشغالگیر
screen U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen U پرده پوشش
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen U صفحه تصویر
screen U روی پرده افکندن
screen U روی پرده سینمایا تلویزیون نمایش دادن
screen U تور سیمی نصب کردن
screen U الک کردن غربال کردن
screen U تور سیمی پنجره توری دار
screen U دیوار تخته حفاظ
screen U غربال
screen U صفحه تلویزیون
screen U پرده سینما
screen U پرده
screen U تیغه
screen U جدار
column U ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
one way screen U اینه یکسویه
screen U محافظ
screen U انتخاب کردن
screen U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screen U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screen U جدا کردن
screen U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen U سد کردن
screen U escort :syn
screen U پاسیوری کردن
screen U نقاب
screen U صفحه
screen U الک پرده چتر
column by column U ستون به ستون
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column U ستون روزنامه
column U برج
column U استاتور
column U صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column U ستون
column U پایه
column U رکن
column U ستون نظامی
column U ردیف
column U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column U چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
on-screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
column U خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
to screen [from] U [با پرده] محافظت کردن [از]
column U ستون
column U بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
on screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
fifth column U دستگاه جاسوسی
fifth column U ستون پنجم
column U مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column U خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
screen grid U شبکه پردهای
screen grid U توری غربال
screen memory U خاطره پوشان
screen pass U پاس کوتاه به جلو پشت سددفاعی
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
screen generator U مولد صفحه نمایش
screen generator U مولد صفحه
screen font U فونت یا قلم صفحه نمایش
screen factor U ضریب شبکه
screen dump U رونوشت صفحه نمایش
screen dump U روبرداری صفحه
screen pipe U لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
screen position U مکان صفحه
splash screen U صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
smoke screen U پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
smoke screen U موجب تاریکی وابهام
smoke screen U پرده دود
silver screen U پرده سینما
silver screen U سینما
side screen U چادر افتاب گیر
screen update U بروز دراوردن صفحه
screen size U اندازه صفحه
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
screen capture U جذب صفحه نمایش
picture screen U صفحه تصویر
parallel column U ستونهای موازی
panel screen U صفحه
main column U ستون اصلی
packed column U ستون پر شده
opem column U ستون باز
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
on screen formating U قالب بندی مرئی
off screen image U تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
off screen buffer U فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
moving screen U پوشش ممانعتی
moving screen U گشتی ممانعتی
positive column U ستون مثبت
route column U ستون راه
luminescent screen U صفحه تصویر روشن
machine column U پایه یا ستون دستگاه
magnetic screen U سپر مغناطیسی
mercury column U ستون جیوه
route column U ستون راهپیمایی
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
reflux column U ستون باز روانی
radar screen U indicator position plain :syn display radar
radar screen U صفحه تصویر رادار
march column U ستون راهپیمایی
start up screen U صفحه اغازگر
genetic screen U بررسی ژنتیکی [پزشکی] [زیست شناسی]
genetic screen U بررسی ژن [پزشکی] [زیست شناسی]
On the movie screen. U روی پرده سینما
small screen U صفحهتلویزیون
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
gossip column U gooseflesh
gossip column U ستونغیبت
flat-screen U تخت
agony column U ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
screen window U پوششپنجره
hex-column U طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
altar-screen U [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
Antonine column U [یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
advertising column U ستون آگهی
isoculculating column U دسته ستون
half-column U نیمه ستون
semi-column U نیم ستون
column cochlis U [ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
column caelata U [ستون های شاخ و برگی]
column caelata U [ستون با تیرهای مزین شده]
choir-screen U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
chancel-screen U [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
cassed column U ستون پوشش دار
screen print U چاپتصویر
screen case U صفحهنمایش
vertebral column U ستون فقرات
transformer column U ساق ترانسفورماتور
touch screen U صفحه نمایش لمسی
to screen a scene U در روی پرده نشان دادن
tilting screen U صفحه نوسان کننده
TFT screen U روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
TFT screen U SCREEN TRANSISTOR FILM THIN
streeing column U میل فرمان
streeing column U ستون فرمان
storming column U واحد مامورحمله
storming column U ستون حمله
vertebral column U تیره پشت
vertebral column U ستون مهره
vieming screen U صفحه تلویزیون
projection screen U صفحهنورافکن
monitor screen U صفحهنمایشگر
hull column پایه بدنه
column of mercury U ستونجیوه
column lock U قفلپایه
column crank U دستهپایه
central column U ستونمرکزی
alcohol column U ستونالکل
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
wind screen U شیشه جلوی اتومبیل
viewing screen U صفحه تصویر
startup screen U متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
light screen U صفحه نور
column base U ته ستون
column base U زیرستون
column action U عمل ستونی
close column U ستون بسته
close column U ستون جمع
chromatographic column U ستون کروماتوگرافی
cased column U ستون پوشش دار
card column U ستون کارت
column capital U سرستون
brass screen U توری برنجی
column base U پایه ستون
off screen formatting U قالب بندی نامریی
column binary U دودویی ستونی
column head U عناصر سرستون
column head U سرستون
column head U بار ستون
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
column graph U نمودار ستونی
column gap U شکاف ستون
column gap U شکاف بین ستون
column formation آرایش ستون
column cover U پوشش ستون
column chromatography U کروماتوگرافی ستونی
column binary U دودوئی ستونی
bar screen U دریچه مشبک
bar screen U ریچه مشبک
split-screen U صفحه تقسیم بندی شده
split-screen U صفحه شکافته
split-screen U صفحه شکسته
split-screen U نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد
split screen U صفحه نمایش دوبخشی
split screen U صفحه نمایش تقسیم شده
split screen U صفحه تقسیم بندی شده
split screen U صفحه شکافته
split screen U صفحه شکسته
split screen U نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد
spinal column U ستون مهره ها
split-screen U صفحه نمایش تقسیم شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com