Perdic | ecological realized natality | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 39 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	ecological realized natality U	زه و زاد بوم شناختی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	natality U	میزان زاد و ولد
	natality U	تعداد زایش وموالید جدید
	natality U	زه و زاد
	natality U	زاد و ولد
	maximum natality U	حداکثر زاد و ولد
	maximum natality U	بیشینه زادو ولد
	realized U	واقعی کردن
	realized U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realized U	فروختن
	realized U	تبدیل به پول کردن
	realized U	درک کردن فهمیدن
	realized U	دریافتن
	realized U	تحقق یافتن
	realized U	نقد کردن
	realized U	تحقق بخشیدن
	realized U	پی بردن
	realized U	تصدیق کردن
	ecological U	بوم شناختی
	Upon reflection , I realized that … U	دوباره که فکر کردم متوجه شدم که ...
	ecological equivalent U	هم ارزی بوم شناختی
	ecological architecture U	معماری بوم شناختی
	ecological factor U	سازه بوم شناختی
	ecological backlash U	وازنش بوم شناختی
	ecological change U	دگرگونی بوم شناختی
	ecological change U	تغییربوم شناختی
	ecological constallation U	برج بوم شناختی
	ecological distance U	فاصله بوم شناختی
	ecological equilibrum U	همترازی بووم شناختی تعادل بوم شناختی
	ecological unit U	یگان بوم شناختی
	ecological factor U	همگربوم شناختی
	ecological mortality U	مرگ و میر بوم شناختی
	ecological nich U	زیستخوان بوم شناختی
	ecological process U	فرایند بوم شناختی
	ecological community U	جامعه
	ecological system U	اکوسیستم
	ecological system U	بوم سازگان
	It was only when she rang up [called] that I realized it. U	تازه وقتی که او [زن] زنگ زد من متوجه شدم.
	As events unfolded I realized that ... U	درطی رویداد ها پی بردم که ...

Recent search history

Forum search

Search history is off. Activate

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy