English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dynamic U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic U متحرک
dynamic U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic U نیروی مستقر
dynamic U نیروی درونی
dynamic U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic U پویشی
dynamic U بالان
dynamic U قوهای
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic U بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic U دینامیک
dynamic U پویا
dynamic U شخص پرانرژی
dynamic U حرکتی
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic U نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic U جنبشی
dynamic U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic U ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic U زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
zero condition U حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
out of condition U معیوب
out of condition U خراب
on the condition that U به شرط انکه
it does not s. the condition U واجدان شرایط نیست
condition U شرط [وضع] [پیشزمینه]
on no condition U به هیچ شرطی
on that condition U به آن شرط
necessary condition U شرط لازم [ریاضی]
on one condition U به یک شرط
condition U وضعیت
condition U موقعیت
condition U عارضه شرطی کردن
condition U وضع
condition U شرط
condition U شرط نمودن شایسته کردن
condition U شرط مقید کردن
condition U چگونگی
condition U مشروط کردن
condition U حالت
condition U شرط مهم در قرارداد
condition U اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
condition U وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
condition U ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
dynamic model U الگوی پویا
dynamic model U مدل پویا
dynamic pressure U فشار دینامیکی
dynamic pressure U فشار محرکه درونی
dynamic pressure U فشار پویا
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
dynamic programming U برنامه سازی پویا
dynamic ram U حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
dynamic microphone U میکروفون دینامیکی
dynamic memory U حافظه پویا
dynamic expander U بسط دهنده دینامیکی
dynamic factor U ضریب دینامیکی
dynamic lattice U شبکه پویشی
dynamic lift U برای دینامیکی
dynamic link U پیوند پویا
dynamic load U بار جنبشی
dynamic load U بار دینامی
dynamic load U بار پویا
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
dynamic loudspesker U بلند گوی دینامیک
dynamic ram U حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic relation U روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
dynamic subroutine U زیر روال پویا
dynamic system U نظام پویا
dynamic system U سیستم پویا
dynamic system U سازگان پویا
dynamic test U ازمون پویا
dynamic trait U ویژگی پویشی
dynamic viscosity U گرانروی مطلق
dynamic viscosity U گرانروی مکانیکی
lattice dynamic U دینامیک شبکه
dynamic subroutine U زیرروال پویا
dynamic structure U ساخت پویا
dynamic strength U مقاومت دینامیکی
dynamic relocation U جابجایی پویا
dynamic relocation U جابجاسازی پویا
dynamic scheduling U زمان بندی پویا
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
dynamic stop U ایست پویا
dynamic storage U انباره پویا
dynamic storage U حافظه پویا
dynamic brake U ترمزدینامیکی
dynamic error U خطای پویا
dynamic check U مقابله پویا
dynamic characteristic U مشخصه دینامیک
dynamic braking U ترمز واکنشی
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic balay U حمایت متحرک
dynamic balance U تعادل و توازن حرکتی
dynamic analysis U تحلیل دینامیک
dynamic analysis U تحلیل پویا
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic allocation U تخصیص پویا
dynamic stability U تعادل پویا
dynamic contraction U انقباض هم تنش
dynamic convergence U همگرایی دینامیک
dynamic damper U مستهلک کننده دینامیکی
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
dynamic equilibrium U تعادل پویا
dynamic economy U اقتصاد متحرک
dynamic economy U اقتصاد پویا
dynamic dump U نسخه برداری پویا
dynamic dump U روبرداری پویا
dynamic dump U رو گرفت پویا
readiness condition U وضعیت اماده باش
to buy on condition U شرط خریدن
restart condition U شرط بازاغازی
space condition U شرط فاصله
space condition U حالت فاصله
standard condition U شرایط استاندارد
standard condition U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
to chang one's condition U عروسی کردن
to change ones condition U عروسی کردن
sufficient condition U شرط کافی
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
mark condition U شرط علامت
no load condition U حالت بی باری
normalization condition U شرط بهنجارش
operating condition U رژیم
condition code U کد شرط
condition code U رمز وضعیت
pre condition U شرط لازم الاجرای قبلی
putting a condition U شرط گذاشتن
putting a condition U اشتراط
mark condition U وضعیت نشان
to change ones condition U زن گرفتن شوهرکردن
to make it a condition U شرط کردن
boundary condition U شرط کرانی
an unclear condition which U consideration the ignoranceof causes شرط مجهولی که موجب جهل به عوضین میشود
ammunition condition U وضعیت مهمات
prevailing condition U شرط غالب
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
air condition U دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
in a ruined condition U ویران
sufficient condition U شرط کافی [ریاضی]
condition about description U شرط صفت
tropical condition U شرایط گرمسیری
unclear condition U شرط مجهول
wait condition U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
condition code U کدوضعیت اماد
condition code U کد وضعیت امادگی اقلام
On condition that. Provided that. U بشرط آنکه (بشرطی که )
There is only one condition attached to it . U فقط یک شرط دارد
condition book U کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
Coulomb's condition U قید کولن
make it a condition U شرط کردن
lay down the condition U شرط کردن چیزی
initial condition U شرایط اولیه
in working condition U کارکننده
in working condition U دایر
condition of readiness U شرایط امادگی
in good condition U بی عیب خوب
ignition condition U حالت احتراق
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
condition of qualification U شرط صفت
error condition U شرط خطا
error condition U وضعیت خطا
equilibrium condition U شرط تعادل
condition of performance U شرط فعل اثباتا"
condition of non performance U شرط فعل نفیا"
condition of corollary U شرط نتیجه
default condition U وضعیت قرار دادی
initial condition U شرط اولیه
interesting condition U ابستنی
line condition U حالت خط
line condition U وضع خط
embankment condition U حالت یا شرائط خاکریزی
condition of equilibrium U شرط تعادل
option of condition U خیار شرط
interesting condition U حمل
interesting condition U حاملگی
dynamic simulation language U زبان شبیه سازی پویا
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
dynamic storage allocation U تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
dynamic address translate U مترجم نشانی پویا
dynamic address translate U مترجم ادرس پویا
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
attack condition , alfa U الف
attack condition , alfa U وضعیت تک
condition contrary to the requirment U شرط خلاف مقتضای عهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com