English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dynamic characteristic U مشخصه دینامیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characteristic U منشی
characteristic U وصف
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristic U خصوصیت
characteristic of somebody U صفت ویژه کسی
characteristic U مفسر
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic U خیمی
characteristic U نهادی
characteristic U نهادین منش نما
characteristic U نشان ویژه
characteristic U صفت ممیزه
characteristic U ویژگی
characteristic U مشخصه
characteristic U مشخصات
characteristic equation U معادلههای شاخص
characteristic equation U معادله مشخصه
persistence characteristic U مشخصه پستاب
characteristic curves U منحنیهای مشخصه
characteristic curve U منحنی شاخص
characteristic curve U منحنی مشخصه
characteristic action U عامل مشخصه
arc characteristic U مشخصه قوس
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
characteristic feature U خصوصیت
diode characteristic U مشخصه الکترد مرکب
characteristic function U تابع مشخصه
characteristic function U ویژه تابع
control characteristic U مشخصه فرمان
characteristic values U مقادیر مشخصه
characteristic strength U مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
characteristic strength U مقاومت مشخصه
characteristic roots U ریشههای شاخص
characteristic root U مشخصه مقدار
characteristic root U ویژه مقدار
characteristic number U مشخصه مقدار
characteristic number U ویژه مقدار
characteristic impedance U ناگذرایی ماهیتی
characteristic function U مشخصه تابع
decay characteristic U مشخصه پستاب
dynatron characteristic U اثر دیناترون
electrode characteristic U مشخصه الکترد
spectral characteristic U مشخصه مرئی
grid characteristic U منحنی مشخصه لامپ
shunt characteristic U منحنی مشخصه شنت
impedance characteristic U مشخصات امپدانس
input characteristic U منحنی مشخصه ورودی
interference characteristic U مشخصه انترفرنس
internal characteristic U منحنی مشخصه داخلی
mutual characteristic U مشخصه متقابل
grid characteristic U منحنی مشخصه جریان شبکه
transfer characteristic U مشخصه متقابل
frequency characteristic U منحنی مشخصه فرکانس
frequency characteristic U منحنی فرکانس
filter characteristic U مشخصه صافی
emergent characteristic U مشخصه نوخاسته
static characteristic U مشخصه استاتیک
emission characteristic U مشخصه صدور
telephone frequency characteristic U منحنی مشخصه فرکانس صحبت
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
sex linked characteristic U ویژگی وابسته به جنس
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
grid current characteristic U منحنی مشخصه جریان شبکه
spectral response characteristic U مشخصه طیفی
low frequency characteristic U مقدار مشخصه فرکانس پایین
characteristic actuation probability U احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
grid anode characteristic U منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
characteristic detection width U عرض منطقه اکتشافی کشتی مین جمع کن
characteristic diagram for the steel U دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
grid current characteristic U منحنی مشخصه شبکه
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
characteristic diagram for the concrete U دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
fermi characteristic energy level U تراز فرمی
dynamic U جنبشی
dynamic U زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic U قوهای
dynamic U دینامیک
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic U بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic U ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic U پویا
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic U حرکتی
dynamic U شخص پرانرژی
dynamic U پویشی
dynamic U نیروی درونی
dynamic U نیروی مستقر
dynamic U نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic U بالان
dynamic U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic U متحرک
dynamic strength U مقاومت دینامیکی
dynamic storage U انباره پویا
dynamic stop U ایست پویا
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
dynamic scheduling U زمان بندی پویا
lattice dynamic U دینامیک شبکه
dynamic relocation U جابجاسازی پویا
dynamic relocation U جابجایی پویا
dynamic structure U ساخت پویا
dynamic subroutine U زیرروال پویا
dynamic subroutine U زیر روال پویا
dynamic storage U حافظه پویا
dynamic contraction U انقباض هم تنش
dynamic brake U ترمزدینامیکی
dynamic viscosity U گرانروی مکانیکی
dynamic viscosity U گرانروی مطلق
dynamic trait U ویژگی پویشی
dynamic test U ازمون پویا
dynamic system U سازگان پویا
dynamic system U سیستم پویا
dynamic system U نظام پویا
dynamic relation U روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
dynamic stability U تعادل پویا
dynamic dump U رو گرفت پویا
dynamic dump U روبرداری پویا
dynamic dump U نسخه برداری پویا
dynamic economy U اقتصاد پویا
dynamic economy U اقتصاد متحرک
dynamic equilibrium U تعادل پویا
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
dynamic error U خطای پویا
dynamic damper U مستهلک کننده دینامیکی
dynamic convergence U همگرایی دینامیک
dynamic allocation U تخصیص پویا
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analysis U تحلیل پویا
dynamic analysis U تحلیل دینامیک
dynamic balance U تعادل و توازن حرکتی
dynamic balay U حمایت متحرک
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic braking U ترمز واکنشی
dynamic check U مقابله پویا
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
dynamic expander U بسط دهنده دینامیکی
dynamic factor U ضریب دینامیکی
dynamic lattice U شبکه پویشی
dynamic ram U حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic model U الگوی پویا
dynamic model U مدل پویا
dynamic pressure U فشار دینامیکی
dynamic ram U حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
dynamic pressure U فشار محرکه درونی
dynamic programming U برنامه سازی پویا
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic pressure U فشار پویا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
dynamic load U بار دینامی
dynamic memory U حافظه پویا
dynamic lift U برای دینامیکی
dynamic loudspesker U بلند گوی دینامیک
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
dynamic load U بار پویا
dynamic link U پیوند پویا
dynamic microphone U میکروفون دینامیکی
dynamic load U بار جنبشی
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
dynamic address translate U مترجم ادرس پویا
dynamic address translate U مترجم نشانی پویا
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
dynamic storage allocation U تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
dynamic simulation language U زبان شبیه سازی پویا
dynamic random access memory U حافظه دستیابی مستقیم پویا
multibank dynamic random access memory U حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com